فَلْيَنْظُرِ الاِْنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (5 ) خُلِقَ مِنْ مَاء دَافِق (6 ) يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (7 ) إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ (8 )
محمّد(صلى الله عليه وآله) براى بُت پرستان مكّه از قيامت و زنده شدن انسان ها سخن مى گفت، آنان به سخن او مى خنديدند و مى گفتند: "اى محمّد ! چرا دروغ مى گويى؟ چگونه ممكن است وقتى مُرديم و تبديل به مشتى خاك و استخوان شديم، باز زنده شويم؟ چنين چيزى ممكن نيست !".
چرا آنان چنين سخنى گفتند؟ آنان به قدرت تو شك داشتند، قدرت تو را نشناخته بودند.
كافى بود آنان به گذشته خود فكر مى كردند، به راستى آنان از چه آفريده شده اند؟
از نطفه اى جهنده كه از پدر خارج مى شود و در رحم مادر ريخته مى شود. نطفه اى كه از بين استخوان هاى كمر و دنده هاى پدر خارج مى شود.
در نطفه پدر، بين دو تا پانصد ميليون اسپرم وجود دارد، يكى از اين اسپرم ها خود را به تخمك مادر مى رساند و با آن تركيب مى شود و رشد مى كند و به طور سرسام آورى تكثير مى شود و سلول هاى بدن ساخته مى شود.
اصل همه سلول ها از يك سلول است، امّا گروهى از سلول ها قلب را تشكيل مى دهند، گروهى ديگر ريه را مى سازند، گروهى استخوان ها را مى سازند.
تو كه چنين قدرتى دارى، مى توانى بار ديگر او را از خاك بيافرينى و او را زنده كنى ! مگر چه تفاوتى بين خاك و آن نطفه ناچيز است !
* * *
در آيه 7 چنين آمده است: "انسان از نطفه اى خلق شده است كه از بين استخوان هاى كمر و دنده هاى پدر خارج مى شود".
عدّه اى گفته اند: "قرآن بر خلاف علم سخن گفته است، زيرا نطفه مرد از استخوان كمر و دنده ها خارج نمى شود"، در جواب آنان بايد چنين بگويم: "قرآن در آيه 7 با زبان كنايه سخن گفته است، كسى كه با زبان عربى آشناست، معناى اين كنايه را مى فهمد. اگر من بخواهم اين جمله را به زبان فارسى بيان كنم، چنين مى گويم: نطفه از ميان مرد خارج مى شود. در واقع قرآن در اينجا عفّت كلام را مراعات كرده است و با زبان كنايه سخن گفته است.
[38] * * *