کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    قارعه: آيه ۱۱ - ۱

      قارعه: آيه ۱۱ - ۱


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْقَارِعَةُ (1 ) مَا الْقَارِعَةُ (2 ) وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ (3 ) يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ (4 ) وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (5 )فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ (6 ) فَهُوَ فِي عِيشَة رَاضِيَة (7 ) وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ (8 ) فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ (9 ) وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ (10 )نَارٌ حَامِيَةٌ (11 )
    بُت پرستان مكّه به قيامت باور نداشتند، آنان خيال مى كردند كه بيهوده خلق شده اند و هيچ حساب و كتابى در كار نخواهد بود، وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله)براى آنان از برپايى قيامت سخن مى گفت به سخنان او مى خنديدند و آن را دروغ مى پنداشتند.
    اكنون بار ديگر از روز قيامت ياد مى كنى و با انسان ها چنين سخن مى گويى:

    * * *


    چه حادثه كوبنده اى در پيش است !
    آن حادثه كوبنده چيست؟
    كسى چه مى داند كه آن حادثه چيست؟
    روزى كه مردم از ترس و وحشت همانند پروانه ها به هر سو پراكنده مى شوند.
    كوه ها مانند پشمى كه از هم جدا شده است، خواهند شد.
    در آن روز اعمال هر كسى سنجيده مى شود، هر كسى كه اعمال نيك او بيشتر از گناهانش باشد، او به بهشت مى رود و در آنجا راضى و خشنود خواهد بود.
    ولى كسى كه اعمال نيك او كمتر از گناهانش باشد، جايگاه او "هاويه" خواهد بود.
    و كسى چه مى داند كه "هاويه" كجاست؟
    هاويه، آتش جهنّم است، آتشى بسيار سوزان است و هرگز شعله آن، كم نمى شود.

    * * *


    در اين سوره از روز قيامت با عنوان "كوبنده" ياد شده است، در آن روز، زلزله اى بزرگ روى مى دهد و هر آنچه روى زمين است، نابود مى شود، همه ساختمان هايى كه بشر ساخته است، همه با خاك يكسان مى شود، گويا خدا با قدرت خويش، همه چيز را مى كوبد و نابود مى كند، حتّى كوه ها هم متلاشى مى شوند و زمين، صاف مى شود و در آن هيچ پستى و بلندى به چشم نمى آيد.
    در آيه 4 حالت انسان ها در روز قيامت به حالت ملخ ها، تشبيه شده است. به راستى چه نكته اى در اين سخن مى تواند باشد؟
    پرندگان وقتى به صورت دسته جمعى حركت مى كنند، نظم و ترتيب خاصّى دارند، امّا پروانه ها (و همچنين ملخ ها) در حركت خود هيچ نظمى ندارند، در هم فرو مى روند و بى هدف به هر سو روانه مى شوند و به هم برخورد مى كنند.
    كافران در روز قيامت اين گونه خواهند بود، آنان چنان وحشت زده مى شوند كه بدون هدف به هر سو مى دوند، شايد راه نجاتى بيابند.

    * * *


    در آيه 7 و آيه 8 از واژه "موازين" سخن به ميان آمده است، "موازين" به معناى "ميزان ها" مى باشد.
    به راستى واژه "ميزان" به چه معناست؟
    خيلى ها در ترجمه اين آيه واژه "ميزان" را به معناى "ترازو" گرفته اند.
    در يكى از كتب اهل سنّت چنين مى خوانم: "در روز قيامت خدا ترازويى را به صحراى قيامت مى آورد، اين ترازو دو كفّه دارد، هر كفّه آن به اندازه آسمان و زمين است، خدا آن ترازو را بين بهشت و جهنّم قرار مى دهد".[105]
    اين عقيده اهل سنّت است.
    حقيقت مطلب اين است كه "ميزان" در اينجا به معناى "سنجش" است.
    در روز قيامت، اعمال بندگان، سنجيده مى شود، اين سنجش از روى عدالت است. ترازو، وسيله اى براى سنجش كالا مى باشد، وقتى به مغازه مى روم، وزن نخود و لوبيا و برنج را با ترازو سنجش مى كنند.
    يادم نمى رود وقتى براى اوّلين بار اين دو كلمه را شنيدم: "ميزان الحراره"، من آن روز از اين واژه فهميدم: "ترازوى حرارت". خيلى فكر كردم، بعداً فهميدم كه منظور از "ميزان الحراره" همان "دماسنج" مى باشد. دماسنج، ترازو نيست، دو كفّه ندارد، امّا دما را با آن مى سنجند.
    در زبان عربى براى "سنجش" از واژه "ميزان" استفاده مى شود، البتّه هر چيزى وسيله سنجش خود را دارد.
    در روز قيامت، ترازويى كه دو كفّه بزرگ داشته باشد، وجود ندارد، اعمال پيامبران و امامان، ملاك سنجش هستند، اعمال انسان ها با اعمال آنان سنجيده مى شود. اين معناى سنجش اعمال است.
    آرى، در روز قيامت، حسابرسى اعمال در نهايت درستى و به حقّ انجام مى گيرد و به هيچ كس ظلم نمى شود، البتّه خدا به همه چيز آگاه است و نياز به اين سنجش ندارد.
    اين سنجش از روى جهل و نادانى نيست، هيچ چيز از خدا پنهان نيست و علم او حدّ و اندازه ندارد، خدا مى خواهد خود انسان ها از اعمال خود باخبر شوند و خودشان نتيجه اعمال خود را به چشم ببينند.
    آرى، در آن روز كسانى كه اعمال نيك آنان، بيشتر از گناهانشان باشد، رستگار مى شوند و به بهشت مى روند و از نعمت هاى زيباى آن بهره مند مى شوند. امّا كسانى هم كه كارهاى نيك آنان از گناهانشان كمتر باشد، به عذاب گرفتار مى شوند، آنان در دنيا از شيطان پيروى كردند و سخن تو را انكار كردند و با اين كار، سرمايه وجودى خود را از دست دادند و به خود ضرر زدند.






نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱۲: از كتاب تفسير باران، جلد چهاردهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن