کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    شُعراء: آيه ۸۲ - ۶۹

      شُعراء: آيه ۸۲ - ۶۹


    وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ (69 ) إِذْ قَالَ لاَِبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ (70 ) قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ (71 ) قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ (72 ) أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ (73 ) قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آَبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ (74 )قَالَ أَفَرَأَيْتُمْ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ (75 ) أَنْتُمْ وَآَبَاؤُكُمُ الاَْقْدَمُونَ (76 )فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ (77 )الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ (78 ) وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ (79 ) وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (80 ) وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ (81 )وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ (82 )
    اكنون از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تا داستان ابراهيم(عليه السلام) را براى مردم بيان كند، ابراهيم(عليه السلام) دومين پيامبرى است كه نام او را در اين سوره ذكر مى كنى. روزى ابراهيم به پدرش آذر و مردم چنين گفت:
    ــ شما چه چيز را مى پرستيد؟
    ــ اى ابراهيم ! ما بُت ها را مى پرستيم و همواره سر بندگى بر آستان آنان مى ساييم.
    ــ قدرى فكر كنيد، آيا وقتى از بُت ها كمك مى خواهيد، صداى شما را مى شنوند و به شما پاسخ مى دهند؟ آيا بُت ها مى توانند به شما سود و زيانى برسانند؟
    ــ نه. بُت ها كه نمى توانند جواب ما را بدهند. ما از پدران و نياكان خود پيروى مى كنيم، آنان بُت ها را مى پرستيدند، پس ما هم بُت مى پرستيم.
    ــ آيا فكر كرده ايد اين بُت ها چه هستند؟ چه سود و زيانى براى شما دارند؟ شما فكر نكرديد همان گونه كه پدران شما فكر نكردند. شما در گمراهى آشكارى هستيد.
    ــ اى ابراهيم ! آيا تو بُت ها را نمى پرستى؟
    ــ هرگز ! بُت هاى شما، دشمن من هستند، بُت هاى شما هرگز، معبود من نيستند، من فقط خداى يگانه را مى پرستم، خدايى كه پروردگار جهانيان است.
    ــ اين خدايى كه مى گويى كيست؟
    ــ او همان كسى است كه مرا آفريد و پيوسته هدايتم مى كند، او مرا غذا مى دهد و سيرابم مى سازد، هرگاه بيمار مى شوم، مرا شفا مى بخشد، او مرا مى ميراند و سپس زنده مى كند. من اميدوارم كه در روز قيامت از گناهانم درگذرد.

    * * *


    به سخنان ابراهيم(عليه السلام) فكر مى كنم و اين شش نكته را در اينجا مى نويسم:
    1 - وقتى ابراهيم(عليه السلام) كوچك بود، پدرش از دنيا رفت، براى همين عمويش، آذر او را بزرگ كرد، او عمويش را پدر خطاب مى كرد.[10]
    آذر، ابراهيم(عليه السلام) را بزرگ كرده بود و بر او ولايت داشت، ابراهيم(عليه السلام)مى خواست در برابر سرپرستى كه او را به كفر مى خواند، ايستادگى كند و او را از انحراف بزرگى كه داشت، برحذر دارد.
    تو مى خواهى به من بگويى كه هرگز تحتِ تأثير قدرت برتر از خودم قرار نگيرم، اگر پدر، جامعه يا حكومت، مرا به راهى فرا خواند كه رضاى تو در آن نيست، هرگز آن را نپذيرم، بايد مانند ابراهيم(عليه السلام) در مقابل گمراهى بايستم.
    2 - ابراهيم مى دانست كه آنان بُت ها را مى پرستند، سؤال او براى اين بود كه آن مردم را به سخن آورد و زمينه فكر كردن آنان را فراهم كند.
    3 - بُت ها و همه خدايان دروغين، دشمنان سعادت انسان هستند، زيرا سرمايه هاى وجودى انسان را تباه مى كنند.
    4 - به راستى چه كسى شايسته پرستش است؟ كسى شايسته پرستش است كه اين ويژگى ها را داشته باشد: آفريننده باشد، هدايت كننده باشد، به بندگانش نعمت بدهد و نسبت به بندگانش مهربان باشد.
    به راستى بُت ها كدام يك از اين ويژگى ها را دارند؟ چرا انسان ها فكر نمى كنند؟
    فقط خداى يگانه، شايسته پرستيدن است، او جهان را آفريد، هر چه در آسمان ها و زمين است از آن اوست، او انسان را آفريد، زمينه هدايت را براى او فراهم كرد، به بندگان نعمت ارزانى كرد، همه نعمت ها از آن اوست و به بندگان روزى مى دهد.
    او شايسته پرستش است چون از حالِ بندگان خود، آگاهى دارد، صدايشان را مى شنود، وقتى آن ها به بلا و مصيبتى گرفتار مى شوند، او را صدا مى زنند و از او يارى مى خواهند، او صدايشان را مى شنود و از آن ها دستگيرى مى كند و نجاتشان مى دهد.
    5 - مرگ و زندگى انسان در دست خداست، او انسان را مى ميراند و سپس دوباره براى زندگى جاويد زنده مى كند، مرگ پايان انسان نيست. مرگ، آغاز جهان ديگرى است.
    6 - ابراهيم(عليه السلام) پيامبر است، او هرگز گناه نمى كند، امّا در اينجا از خدا مى خواهد كه در روز قيامت گناه او را ببخشد. روىِ سخن او با مردم است، او مى خواهد به مردم بگويد كه به لطف و بخشش خدا اميدوار باشند. اگر آنان دست از بُت پرستى بردارند و توبه كنند، خدا گناهان آنان را مى بخشد. در واقع معناى واقعىِ سخن ابراهيم(عليه السلام) اين است: اگر من گناهى داشته باشم، خدا گناهم را مى بخشد، شما هم به لطف او اميدوار باشيد، توبه كنيد و به سوى او بازگرديد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن