کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    نَمل : آيه ۸۵ - ۸۲

      نَمل : آيه ۸۵ - ۸۲


    وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الاَْرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآَيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ (82 )وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّة فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآَيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ (83 )حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُمْ بِآَيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمْ مَاذَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (84 ) وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنْطِقُونَ (85 )
    وقتى كه فرمان عذاب كافران فرا رسد، جنبنده اى را از زمين بيرون مى آورى كه به كافران چنين مى گويد: "مردم به آيات خدا ايمان نمى آورند، پس بايد منتظر عذاب باشند".
    روزى فرا مى رسد كه تو از هر امّتى، گروهى را زنده مى كنى، آن گروه از كسانى هستند كه آيات تو را دروغ مى شمردند، در آن روز، آنان در پيشگاه تو،به صف مى ايستند تا از آنان سؤال شود.
    وقتى آنان جمع شدند، چنين مى گويى: "شما آيات مرا شنيديد، شما مى گفتيد دانش ما به آن راه ندارد و به همين خاطر آن را انكار كرديد، اين چه كارى بود كه شما مى كرديد؟ چرا آيات مرا انكار كرديد".
    پس از آن، فرمان عذاب به كيفرِ ستم هايى كه كرده اند مى رسد و آنان از شدّت ترس و نگرانى، سخنى نمى گويند.

    * * *


    اين چهار آيه را يك بار ديگر مى خوانم، دوست دارم بدانم در اينجا از چه روزى سخن مى گويى.
    آيا منظور تو، روز قيامت است؟
    تو در اينجا (آيه 83) مى گويى: "از هر امّتى، گروهى را زنده مى كنم". در حالى كه در روز قيامت همه انسان ها زنده خواهند شد. تو در آيه 47 سوره "كهف" چنين مى گويى: "در روز قيامت، همه انسان ها را زنده مى كنم و هيچ كس را فروگذار نمى كنم".
    روز قيامت، روزى است كه همه زنده مى شوند، امّا در اينجا از روزى سخن مى گويى كه فقط گروهى از مردم زنده مى شوند.
    آن روز چه روزى است؟

    * * *


    جواب اين است: روز رجعت.
    "رجعت"، همان زنده شدنِ دوباره است، وقتى مهدى(عليه السلام)ظهور كند، سال ها روى زمين حكومت مى كند، پس از آن، روزگار رجعت فرا مى رسد، تو محمّد(صلى الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) را همراه با گروهى از بندگان خوبت، زنده مى كنى، همچنين در آن روز، گروهى از كافران را زنده مى كنى تا به سزاى اعمالشان در اين دنيا برسند.
    نكته مهم اين است كه هنوز قيامت برپا نشده است، روزگار رجعت در همين دنياست. چگونه مى شود كه تو گروهى از مردگان را زنده كنى؟ آيا اين مطلب عجيب نيست؟
    در سوره بقره آيه 259 داستان "عُزَير" ذكرشده است. او يكى از پيامبران بنى اسرائيل بود، روزى گذرش به شهرى افتاد كه ويران شده بود و استخوان هاى مردگان زيادى در آنجا بود. او با خود گفت: در روز قيامت، چگونه اين مردگان زنده خواهند شد؟ عزرائيل نزد او آمد، جان او را گرفت. صد سال گذشت. پس از گذشت صد سال، او دوباره زنده شد.

    * * *


    اكنون دانستم كه اين آيات درباره روزگار رجعت است، امّا مى خواهم بدانم ماجراى آن جنبنده اى كه از دل زمين بيرون مى آيد چيست.
    در آيه 83 بيان شد كه وقتى فرمان عذاب كافران فرا رسد، جنبنده اى از زمين بيرون مى آيد و با كافران سخن مى گويد. من دوست دارم بدانم تفسير اين آيه چيست و اين جنبنده كيست؟
    در كتاب هاى حديثى به مطالعه مى پردازم، گمشده خود را مى يابم، اين مطلب تفسير اين آيه را آشكار مى كند:
    روزى پيامبر به مسجد آمد، او ديد كه على(عليه السلام) در گوشه اى از مسجد خوابيده است. پيامبر جلو رفت و على(عليه السلام) را بيدار كرد و گفت: "برخيز اى جنبنده خدا !".
    كسانى كه همراه پيامبر بودند از اين سخن تعجّب كردند، يكى از آنان رو به پيامبر كرد و پرسيد:
    ــ اى پيامبر ! شما على را "جنبنده خدا" صدا زدى، آيا ما هم مى توانيم يكديگر را به اين نام صدا بزنيم.
    ــ نه. اين نام مخصوص على است. على همان جنبنده اى است كه خدا در سوره نمل از آن سخن گفته است.
    بعد از آن پيامبر رو به على(عليه السلام) كرد و گفت: "اى على ! در آخرالزّمان خدا تو را زنده مى كند...".[55]

    * * *


    اكنون خلاصه اين بحث را در چند نكته ذكر مى كنم:
    1 - واژه "دابِّه" به معناى "جنبنده" مى باشد، اين واژه بيشتر درباره موجودات ديگر به كار مى رود، امّا در قرآن هم درباره انسان و هم غير انسان استفاده شده است.[56]
    2 - در روزگار رجعت، على(عليه السلام) به دنيا باز مى گردد، او سر از قبر بر مى آورد و زنده مى شود. همچنين گروهى از مؤمنان كه ايمان خالص داشتند نيز زنده مى شوند.
    3 - در آن روزگار، گروهى از كافران كه در كفر و انكار از ديگران سبقت گرفته بودند، زنده مى شوند.
    4 - على(عليه السلام) در آن روز عصاى موسى(عليه السلام) و انگشتر سليمان(عليه السلام)را همراه دارد، عصاى موسى(عليه السلام)، رمز قدرت و اعجاز است. انگشتر سليمان(عليه السلام)، رمز حكومت خدايى است. او با كافران سخن مى گويد و آنان را رسوا مى نمايد.[57]
    5 - كافران در روزگار رجعت، مجازات مى شوند، البتّه آنان در روز قيامت در جهنّم گرفتار خواهند بود.[58]



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵۹: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن