کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    روم : آيه ۴۱

      روم : آيه ۴۱


    ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (41 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) مردم را به يكتاپرستى فرا خواند و از آنان خواست از زشتى ها دست بردارند و به سوى خوبى ها بيايند، امّا آنان سخن او را دروغ خواندند و بُت پرستى خود را ادامه دادند. اينجا بود كه قحطى و خشكسالى آنان را فرا گرفت، باران قطع شد و بيابان ها خشكيد و استفاده از صيد درياى "احمر" براى آنان مشكل شد.
    مردم سرزمين حجاز بيشتر از راه دامدارى زندگى مى كردند، آن ها بيشتر گلّه هاى شتر داشتند و آن گلّه ها از علوفه هاى بيابان استفاده مى كردند.
    در فصل بهار باران زيادى در آن سرزمين مى باريد و سبب مى شد تا بوته هاى زيادى در بيابان ها سبز شود، البتّه در فصل تابستان به علّت گرماى زياد، اين علف ها خشك مى شدند، ولى همين بوته هاى خشك شده، غذاى خوبى براى شترها بود.
    تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را براى هدايت آنان فرستادى، امّا آنان نه تنها سخن او را نشنيدند، بلكه با او دشمنى نمودند، او را دروغگو و جادوگر خواندند و بر سرش خاكستر ريختند و به او سنگ پرتاب كردند و يارانش را شكنجه كردند. اينجا بود كه تو آنان را به خشكسالى مبتلا كردى، ديگر باران نباريد، هيچ بوته اى در بيابان ها سبز نشد، شترهاى آنان از گرسنگى تلف شدند. همچنين صيد ماهى در درياى سرخ كه در نزديكى آنان قرار داشت، بسيار كم شد، تو اين گونه آنان را به بلاى قحطى مبتلا كردى، اين حاصل گناهان آنان بود. اكنون در اين آيه چنين مى گويى: "براى كارهايى كه مردم انجام دادند، تباهى در خشكى و دريا، پديدار گشت. من مى خواستم اين گونه كيفر بعضى از گناهان آنان را بدهم، شايد آنان توبه كنند و از خواب غفلت بيدار شوند و به سوى من بازگردند".
    منظور از تباهى در خشكى و دريا، نيامدن باران است كه سبب قحطى مى شود. وقتى باران نبارد، گياهان خشك مى شوند و زندگى انسان دچار مشكل مى شود، همچنين وقتى باران نبارد، ماهى هاى دريا كم مى شوند.
    كسانى كه در ساحل درياها زندگى مى كنند، مى گويند: "فايده باران براى دريا بيش از فايده باران براى صحرا مى باشد".[132]
    آرى، اگر مردم شهرها به تو و پيامبران تو ايمان مى آوردند و از گناهان دورى مى كردند، تو خير و بركت از آسمان و زمين بر آنان نازل مى كردى، امّا آنان پيامبران تو را تكذيب كردند و راه كفر را برگزيدند و تو هم آنان را به نتيجه گناهانشان گرفتار نمودى و آنان را با قحطى و خشكسالى مجازات كردى.[133]

    * * *


    در اين آيه رابطه بين گناه و بلا را بيان مى كنى، اگر در جايى تباهى، ناامنى و بى عدالتى وجود دارد، بايد بدانم كه همه اين ها، بازتاب گناهان انسان ها مى باشد. اين قانون توست و براى همه زمان ها و مكان ها مى باشد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۴۵: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن