کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    قَصص : آيه ۷۰ - ۶۸

      قَصص : آيه ۷۰ - ۶۸


    وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (68 )وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ (69 ) وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الاُْولَى وَالاَْخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (70 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) بزرگان مكّه را به يكتاپرستى فرا مى خواند و از آنان مى خواست از بُت پرستى دست بردارند، محمّد(صلى الله عليه وآله) براى آنان قرآن مى خواند و به آنان مى گفت: اگر در پيامبرى من شك داريد، يك سوره مانند قرآن بياوريد.
    بزرگان مكّه، معجزه بودن قرآن را درك كردند، امّا باز هم ايمان نياوردند، آن ها به دنبال بهانه بودند، آنان به محمّد(صلى الله عليه وآله)چنين گفتند: "اگر خدا مى خواست كسى را براى هدايت ما بفرستد، چرا تو را انتخاب كرده است؟ تو مانند ما ثروتمند نيستى، تو فقيرى و هيچ گنجى از طلا ندارى".
    آنان تصوّر مى كردند كه ثروت دنيا، نشانه ارزش انسان نزد توست، اگر تو بخواهى مى توانى به محمّد(صلى الله عليه وآله) ثروتى بهتر از آنچه كافران گفتند، عطا كنى.
    كافران خيال مى كنند كه شخصيّت انسان به ثروت اوست، امّا چنين نيست، داشتن ثروت زياد با هدف پيامبر سازگارى ندارد، پيامبر آمده است تا انسان ها را تربيت كند، تو چنين اراده كردى كه او ثروت زيادى نداشته باشد، تو اين را براى هدف او بهتر دانستى.
    اكنون از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تا به آنان چنين پاسخ بدهد:

    * * *


    خدا هر آنچه را بخواهد خلق مى كند و هر كس را كه بخواهد برمى گزيند، انسان ها در برابر انتخاب او، اختيارى ندارند.
    خدا بالاتر و والاتر از آن است كه براى او شريك قرار دهيد. او از آنچه در دل پنهان مى كنيد يا آشكار مى كنيد، آگاه است.
    او خداى يگانه است، خدايى جز او نيست. در اين دنيا و در آخرت، ستايش مخصوص اوست، پادشاهى جهان از آنِ اوست و همه شما براى حسابرسى به پيشگاه او مى آييد و او سزاى اعمال شما را مى دهد.

    * * *


    سر كلاس بودم، يكى از دانشجويان رو به من كرد و گفت:
    ــ آيا انسان، حقّ انتخاب دارد؟
    ــ آرى. خدا انسان را با اختيار آفريد و به او حقّ انتخاب داد تا خود انسان راه را انتخاب كند.
    ــ پس چرا خدا در قرآن مى گويد: "انسان ها هيچ اختيارى ندارند"، قرآن از مجبور بودن انسان ها سخن گفته است.
    ــ كجاى قرآن، چنين سخنى آمده است؟
    ــ سوره قصص آيه 68.
    ــ براى فهميدن اين آيه بايد كلّ آيه را بخوانى، چرا فقط قسمتى از آيه را مى خوانى؟ چرا به تفسير مراجعه نمى كنى؟ بايد سخن امام رضا(عليه السلام) را درباره اين آيه بخوانى.
    ــ برايم از سخن امام رضا(عليه السلام) بگو، كسى تا به حال، آن سخن را براى من نگفته است.

    * * *


    يكى از ياران امام رضا(عليه السلام) مى گويد:
    من به مسجد بزرگ شهر "مرو" رفتم، ديدم كه مردم درباره امامت سخن مى گويند. آنان مى گفتند: "اگر مردم با كسى به عنوان امام، بيعت كنند، او امام است و اطاعتش بر همه واجب است".
    من اين سخنان را شنيدم، با خود گفتم بايد نزد امام رضا(عليه السلام)بروم و نظر آن حضرت را درباره امامت جويا شوم.
    از مسجد بيرون آمدم و به خانه امام رفتم و ماجرا را بيان كردم، آن حضرت لبخندى زد و چنين فرمود:
    خدا دين خودش را با "ولايت "كامل نمود، پيامبر در روز غدير خمّ، على(عليه السلام)را به عنوان امام معرّفى نمود و از مردم خواست تا با على(عليه السلام) بيعت كنند.
    به راستى مردم چه مى دانند كه امامت چيست؟ امام، همچون خورشيدى است كه جهان را روشن مى كند. امام همچون آب گوارا براى تشنگان است. امام همچون پدرى مهربان است.
    كيست كه بتواند امام را بشناسد يا او را انتخاب كند؟ انتخاب مردم كجا و اين مقام كجا؟ مردم كجا و درك اين مقام كجا؟
    مردم پس از وفات پيامبر، انتخاب خدا و پيامبر را كنار گذاشتند و انتخاب خود را در نظر گرفتند. به راستى آيا آنان مى توانستند امام را بشناسند و او را انتخاب كنند؟
    خدا در آيه 68 سوره قصص مى گويد: "خداى تو آنچه را بخواهد مى آفريند و برمى گزيند، آنان حقّ انتخاب ندارند".
    چگونه مردم مى خواهند امام را برگزينند؟ امام، معصوم است و از خطا و لغزش در امان است، خدا او را اين گونه قرار داده است. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد مى دهد.[95]

    * * *


    اين سخن امام رضا(عليه السلام) طولانى است، من قسمتى از آن را بيان كردم، مناسب مى بينم در اينجا چند نكته بنويسم:
    1 - اهل سنّت معتقدند كه پيامبر از دنيا رفت در حالى كه براى مردم امام معرّفى نكرده بود، مردم ناچار شدند دور هم جمع بشوند و ابوبكر را به عنوان خليفه و امام خود انتخاب كنند.
    2 - شيعه معتقد است كه امامت، عهدى است آسمانى. مردم هرگز نمى توانند امام را انتخاب كنند. امام بايد معصوم باشد و از هرگونه خطايى به دور باشد تا بتواند جامعه را به سوى رستگارى هدايت كند. فقط خداست كه مى داند چه كسى مقام عصمت را دارا مى باشد.
    3 - انسان ها هيچ اختيارى در انتخاب امام ندارند، همان گونه كه هيچ اختيارى در انتخاب پيامبر نداشتند. اين خداست كه هر كس را شايسته بداند به مقام پيامبرى يا مقام امامت مى رساند.
    4 - خدا به امام مقام عصمت داده است و سپس اطاعت او را بر مردم واجب كرده است. مردم وظيفه دارند از امام، اطاعت كنند، زيرا او از هرگونه خطايى به دور است. خدا دوازده امام را براى هدايت جامعه قرار داد، على(عليه السلام) اوّلين امام بود و آخرين امام، مهدى(عليه السلام) است كه دوازدهمين امام مى باشد.
    با توجّه به مطالبى كه گفته شد، روشن شد كه اين آيه اصلاً درباره مجبور بودن انسان سخن نمى گويد. اصلاً سخن اين آيه درباره اعمال انسان نيست. خدا انسان را با اختيار آفريده است و انسان مسئول كردار و گفتار خود است. اين آيه، درباره انتخاب پيامبر و امام سخن مى گويد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸۸: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن