وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْق مِمَّا يَمْكُرُونَ (70 )
تو مى دانستى كه محمّد(صلى الله عليه وآله) براى ايمان نياوردن آن بُت پرستان بسيار غصّه مى خورد. محمّد(صلى الله عليه وآله) آنان را به هدايت و رستگارى فرا مى خواند و براى آنان قرآن مى خواند. اكنون تو به او چنين مى گويى: "اى محمّد ! از كفر آنان اندوهناك نشو".
آرى، محمّد(صلى الله عليه وآله) فقط وظيفه دارد پيام قرآن را به آنان برساند، مهم نيست كه آنان ايمان مى آورند يا نه، مهم اين است كه حقّ به گوش آنان برسد. اين سنّت توست، تو هيچ كس را مجبور به ايمان آوردن نمى كنى، فقط راه را به او نشان مى دهى، ديگر اختيار با خود اوست.
از طرف ديگر، بزرگان مكّه دور هم جمع مى شدند و نقشه مى كشيدند. آنان مى خواستند كارى كنند كه مردم به سخن محمّد(صلى الله عليه وآله) گوش ندهند، بزرگان مكّه به مردم مى گفتند: "محمّد جادوگر است و...".
محمّد(صلى الله عليه وآله) وقتى اين سخنان را شنيد، دلتنگ شد، اكنون تو به او چنين مى گويى: "اى محمّد ! از مكر و نقشه هاى آنان دلتنگ مباش".
آرى، تو پيامبران خود را تنها نمى گذارى و يارى مى كنى، تاريخ به ياد دارد كه تو پيامبران را يارى كردى، ابراهيم(عليه السلام) را از آتش رهاندى، نوح(عليه السلام) و يارانش را از طوفان بزرگ نجات دادى و...
آرى، هر كس دين تو را يارى كند، تو او را يارى مى كنى، تو خداى توانا و قدرتمند هستى و هيچ كس نمى تواند تو را شكست بدهد.
* * *