کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    قَصص : آيه ۳۵ - ۳۱

      قَصص : آيه ۳۵ - ۳۱


    وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآَهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الاَْمِنِينَ (31 )اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوء وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (32 ) قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ (33 ) وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ (34 )قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآَيَاتِنَا أَنْتَُما وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ (35 )
    سخن تو با موسى(عليه السلام) چنين ادامه پيدا كرد: "اى موسى ! عصايت را به زمين افكن".
    موسى(عليه السلام) عصايش را به زمين انداخت، ناگهان آن عصا مار بزرگى گرديد و به سرعت به تكاپو افتاد، ترس تمام وجود موسى(عليه السلام) را فرا گرفت و فرار كرد، تو او را صدا زدى، آرامش به قلب موسى(عليه السلام)بازگشت، او دست دراز كرد و با دست سر آن مار را گرفت، آن مار به عصا تبديل شد.[84]
    تو از موسى(عليه السلام) خواستى تا دست خود را در گريبان ببرد و آن را بيرون آورد، ناگهان دست او نورانى و درخشنده شد، طورى كه نور و روشنايى آن بر آفتاب برترى داشت. اين معجزه دوم موسى(عليه السلام) بود.
    تو دو معجزه به موسى(عليه السلام) دادى: عصا و دست نورانى. اكنون به او مى گويى:
    ــ اى موسى ! دست خود را به روى قلب خود بگذار تا آرامش به تو بازگردد، اى موسى ! با اين دو دليل و اين دو معجزه، به سوى فرعون و بزرگان قومش برو كه آنان گروهى تبهكارند.
    ــ بارخدايا ! من يكى از آن فرعونيان را كشته ام، اگر به كاخ فرعون بروم، مى ترسم مرا به قتل برسانند. بارخدايا ! برادرم هارون از من بهتر سخن مى گويد، از تو مى خواهم او را همراه من بفرستى تا مرا يارى كند، مى ترسم آنان سخن مرا دروغ پندارند و من نتوانم به خوبى به آنان پاسخ دهم.
    ــ به زودى بازوى تو را با فرستادن برادرت، توانمند مى كنم، به شما قدرت ويژه اى مى دهم، اى موسى ! با اين معجزاتى كه به تو دادم، هرگز دشمنان نمى توانند به شما دست پيدا كنند. شما و هر كس از شما پيروى كند، پيروزيد.

    * * *


    هارون، برادر موسى(عليه السلام) بود و از او بزرگ تر بود، او قامتى بلند و زبانى گويا و فكرى عالى داشت. پس از دعاى موسى(عليه السلام)تو مقام پيامبرى به هارون عطا كردى.[85]
    هارون(عليه السلام) با كمال رغبت و اشتياق، موسى(عليه السلام) را در اين راه يارى كرد و همراه او به كاخ فرعون رفت.
    هارون(عليه السلام) در همه مراحل مأموريّت موسى(عليه السلام) او را يارى نمود. (وقتى موسى(عليه السلام) چهل شب به كوه طور رفت، هارون جانشين او در ميان مردم بود. هارون(عليه السلام) زودتر از موسى(عليه السلام) از دنيا رفت).

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷۲: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن