إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ (212 )
در قرآن از حوادث آينده (حوادثى كه قبل از برپايى روز قيامت روى مى دهد و...) سخنانى به ميان آمده است، بزرگان مكّه وقتى اين سخنان را مى شنيدند، فكر مى كردند كه اين سخنان همانند سخنان پيش گويان است.
در آن روزگار، بعضى از انسان ها پيش گويى مى كردند، عرب ها به آنان "كاهن" مى گفتند. آنان با جنّ ها ارتباط مى گرفتند و از آن ها درباره آينده سؤالاتى مى كردند.
ولى جنّ ها از كجا از آينده باخبر مى شدند؟
جنّ ها هم به آسمان مى رفتند و به سخنان فرشتگان گوش مى دادند. فرشتگان از حوادث آينده خبر دارند و گاهى درباره آن سخن مى گويند، جنّ ها به دنياى فرشتگان مى رفتند و دزدانه سخنان آنان را مى شنيدند و سپس به روى زمين مى آمدند و به "كاهنان" مى گفتند.
در اين آيه چنين مى گويى: "شياطين از شنيدن خبرهاى آسمانى، محروم شده اند و ديگر نمى توانند از خبرهاى آسمانى باخبر شوند". آرى، قرآن سخن توست و هرگز نمى تواند سخن شياطين باشد.
رفت و آمد جنّ ها به آسمان آزاد بود، امّا وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله) به دنيا آمد، رفت و آمد آن ها به آسمان ها ممنوع شد و ديگر آنان نمى توانستند آزادانه به ملكوت آسمان ها وارد شوند.
منظور از شياطين در اينجا گروهى از جنّ ها هستند كه از رحمت تو دور شده اند، آنان پيروان ابليس هستند و او را در هدفش يارى مى رسانند. شياطين مى خواهند به دنياى فرشتگان نزديك شوند و از حوادث آينده باخبر شوند، امّا فرشتگان آنان را با نورى عجيب دور مى كنند.
[21] * * *