فَلَمَّا جَاءَ سُلَيَْمانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَال فَمَا آَتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آَتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ (36 )
فرستادگان بلقيس سفر خود را آغاز نمودند، وقتى آنان به بيت المقدس رسيدند، به كاخ سليمان(عليه السلام) رفتند. آنان خيال مى كردند كه سليمان(عليه السلام) از ديدن آن هدايا خوشحال مى شود، امّا سليمان(عليه السلام) آن هدايا را نپذيرفت و به آنان گفت: "آيا مى خواهيد مرا با مال و ثروت دنيا فريب دهيد؟ آنچه خدا به من داده است خيلى بهتر و بيشتر از آن چيزى است كه به همه شما عطا كرده است. اين شما هستيد كه از هداياى گران قيمت سرخوش و شادمان مى شويد".
آرى، سليمان(عليه السلام) به آنان فهماند كه مال دنيا در برابر مقام نبوّت و علم و دانشى كه تو به او داده اى، ارزشى ندارد. انسان هاى معمولى وقتى هديه اى گران قيمت مى بينند، شيفته آن مى شوند و برق شادى در چشمانشان ظاهر مى شود، امّا پيامبرى كه براى هدايت مردم فرستاده شده است، هرگز به دنيا و ثروت آن دلخوش نمى شود، او در فكر نجات مردم از كفر و بُت پرستى است.
* * *