کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    آل عِمران : آيه ۱۴

      آل عِمران : آيه ۱۴


    زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالاَْنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآَبِ (14 )
    وقتى مى خواهم در راه تو قدم بردارم، بايد بدانم كه چه چيزى مانع راه من است، از موانع بزرگ برايم سخن مى گويى. عشق به زن، فرزند و مالِ دنيا.
    آرى، اگر قلب من پر از عشق به زن و فرزند و مال دنيا شود، ديگر تو را فراموش مى كنم، اين چيزها بُت مى شود و مايه سقوط من !
    مى دانم علاقه طبيعى به اين امور چيز بدى نيست، هر انسانى به همسر و فرزند خود علاقه دارد، آنچه خطرناك است اين است كه من با دلبستگى زياد به آن ها از هدف اصلى خود غافل شوم، اين يك زندگى پست است !
    اگر پول يا خانه و ماشين، بُتِ من شد، ديگر ارزش من همان قدر مى شود. اگر من ديوانهوار به دنبال دنيا باشم، عاشق دنيا شده ام، معشوق من دنياست. افسوس كه معشوق من پايان دارد، آن روزى كه مرگ به سراغم آيد، آن روز من هم به پايان مى رسم ! خوشا به حال كسى كه معشوقى دارد بى پايان ! چنين كسى هرگز تمام نمى شود.
    افسوس كه من اسير چيزى شده ام كه به زودى بى ارزش مى شود ! اگر آخرت را فراموش كنم و فقط به دنيا فكر كنم حقّ دارم باور كنم كه هر كس ثروت بيشترى دارد برنده تر است.
    اى كاش آرزوى من، بزرگتر و بهتر از خودم باشد، وقتى دنيا را آرزو مى كنم، ضرر مى كنم زيرا من از همه دنيا بهتر هستم !
    وقتى اسير دنيا مى شوم بر خودم ظلم كرده ام. خودم را باخته ام و خسران كرده ام.
    مى خواهى در اينجا برايم بگويى كه از عشق به دنيا دورى كنم، تو فرياد بى ارزشى دنيا را سر داده اى تا من راز عظمت خود را بفهمم !
    خسارت من از ارزان فروختن خودم مايه مى گيرد، من خود را اسير زندان دنيا كرده ام و در اين زندان به دنبال آرامش مى گردم.
    اكنون اگر به همه ثروت ها و شهرت ها و قدرت ها هم برسم، خودم را ارزان فروخته ام، زيرا مى توانستم با سرمايه عمرم، سعادت هميشگى را براى خود بخرم.
    افسوس كه سرمايه خود را صرف چيزى كردم كه به زودى پايان مى پذيرد و من مى مانم و دو دست خالى كه در كفن گذاشته اند و سرازير قبرم نموده اند. چه شد كه سرمايه عمر را دادم و طلا و آجر و سنگ خريدم؟
    بر سرم فرياد مى زنى كه اگر زن، فرزند و مال دنيا، بُتِ من بشوند، ضرر كرده ام زيرا به يك زندگى پست دل خوش كرده ام ! زندگى كه در آن فقط عشق به دنيا باشد، يك زندگى پست و حقير است، امّا من كى اين را خواهم فهميد، روزى كه مرگ به سراغم آيد، آن روز من بايد همه ثروت و دارايى خود را بگذارم و از اين دنيا بروم، آن وقت مى فهمم كه حقيقت دنيا، چيزى جز بازى نبوده است و فقط زندگى آخرت است كه زندگى واقعى است، زندگى آخرت، هرگز تمام شدنى نيست ! ابدى است.
    بايد بدانم كه دنيا و آنچه در دنياست را براى آن آفريده اى كه من بتوانم با استفاده از آن در مسير كمال گام بردارم.
    دنيا نبايد بُت شود و مانع راه من شود، بايد بدانم كه رسيدن به رضايت تو، هدف اين زندگى است، من براى جمع كردن مال دنيا به اين دنيا نيامده ام، من براى عشق ورزيدن به دنيا آفريده نشده ام، من آمده ام تا رضايت تو را كسب كنم و به سوى بهشت جاودان تو بروم، خوشا به حال كسى كه رضايت تو را كسب كند، به راستى سرانجامِ او زيبا خواهد بود، روزى كه مرگ او فرا برسد، روز شادى او فرا مى رسد، سفر زيباى او به سوى تو آغاز مى شود.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸: از كتاب تفسير باران، جلد دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن