فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالاُْمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (20 )
اكنون از پيامبر مى خواهى تا با يهوديان، مسيحيان و مشركان اين گونه سخن بگويد: "من و پيروانم، تسليم امر خدا هستيم و دين اسلام را پذيرفته ايم، شما هم اگر مى خواهيد سعادتمند شويد، در برابر فرمان خدا تسليم شويد كه هدايت و رستگارى شما در اين است".
آرى، يهوديان و مسيحيان در تورات و انجيل، نشانه هاى آمدن محمّد(صلى الله عليه وآله)را خوانده بودند و حقّ براى آنان واضح و روشن بود، مشركان هم معجزه هاى محمّد(صلى الله عليه وآله)را به چشم ديده بودند، اگر آنان خواستار سعادت ابدى بودند، بايد حق را مى پذيرفتند و تسليم مى شدند.
نكته جالب اين است كه مسيحيان و يهوديان خود را طرفدار حقّ مى دانستند، اگر آنان راست مى گفتند بايد اسلام را مى پذيرفتند، زيرا مى دانستند اسلام حقّ است، امّا عدّه زيادى از آنان به سبب حفظ منافع خود، حق را زير پا گذاشتند و از قبول اسلام سر باز زدند، اكنون تو از پيامبر مى خواهى تا آنان را به حال خود رها كند.
تو خداى يگانه هستى و هيچ چيز از تو پنهان نمى باشد، تو از دل همه بندگان خود باخبرى.
* * *