قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْر مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (15 )
تو مى دانى وقتى نگاه من به دنيا و جلوه هاى فريبنده آن مى افتد، دلم مجذوب آن مى شود، وقتى مى بينم كسى، مال و ثروت زيادى جمع كرده است، به حال او حسرت مى خورم.
اكنون تو مرا به ياد زندگى آخرت مى اندازى و مى گويى: آيا مى خواهى چيزى را به تو نشان دهم كه از همه اين دنيا بهتر است؟
آرى، هر كس تقوا پيشه كند و از گناهان دورى كند، در بهشت مهمان مى شود، بهشتى كه از زير درختان آن، نهرها جارى است، همسرانى پاك و پاكيزه در انتظار اوست. اهل بهشت براى هميشه از نعمت هاى آن بهره مند خواهند شد.
آرى، نعمت هاى دنيا به زودى از بين مى روند، به زودى هيچ اثرى از اين ثروت ها و پول ها نخواهد بود، امّا نعمت بهشت، جاودان است و هرگز پايانى ندارد.
آيا كسى مى تواند از بهشتِ تو سخن بگويد و آن را توصيف كند؟ هرگز. شنيدن كى بود، مانند ديدن !
تو بهشت را محل زندگى واقعى بندگان خوب قرار داده اى و آنان در آنجاست كه معناى زندگى را مى فهمند.
تمام نعمت هاى بهشت يك طرف و رضايت تو، طرف ديگر !
هيچ نعمتى بالاتر از اين نيست كه تو از بنده اى راضى و خشنود باشى !
كاش من معناى اين سخن را مى دانستم، تو خودت مى گويى كه خشنودى تو از همه نعمت هاى بهشتى بالاتر است !
* * *