کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    نِساء : آيه ۱

      نِساء : آيه ۱


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْس وَاحِدَة وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالاَْرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا (1 )
    از مهربانى خود سخن مى گويى تا تو را به عنوان خداى بخشنده و مهربان ياد كنيم. از ما مى خواهى تا پرهيزكار باشيم و از گناه و معصيت دورى كنيم.
    دستورات تو براى سعادت دنيا و آخرت ماست، از عبادت و بندگى ما، هيچ سودى نمى برى، تو از همه بى نيازى.
    از ما مى خواهى تا به سخنان تو گوش فرا دهيم، زيرا تو بودى كه ما را آفريدى، تو خالق ما هستى و راه سعادت ما را، بهتر از همه كس مى دانى، در قرآن اين راه را به ما نشان دادى.
    برايم از آغاز خلقت بشر سخن مى گويى، تو همه را از آدم(عليه السلام)آفريدى و همسرش را همنوع او آفريدى. آدم(عليه السلام)و حواء زندگى خود را روى زمين شروع كردند و تو نسل بشر را از آن دو خلق كردى، مردان و زنان زيادى در همه جاى زمين به وجود آوردى، از ما مى خواهى تا از نافرمانى تو پرهيز كنيم و درباره ارحام و خويشان خود كوتاهى نكنيم و همواره "صله رحم" نماييم كه تو بر همه كارهاى ما، آگاهى.

    * * *


    واقيّعت چيست؟ بارها شنيده ام كه زن از دنده چپ مرد آفريده شده است، فلانى از دنده چپ بلند شده است.
    در تورات امروزى چنين مى خوانم: "خدا كارى كرد كه آدم(عليه السلام)به خواب رفت، پس يكى از دنده هاى آدم(عليه السلام)را گرفت و گوشت، جاى آن را پر كرد و حواء را از آن دنده آفريد. وقتى آدم(عليه السلام)، حواء را ديد گفت: اين استخوانى از استخوان هايم و گوشتى از گوشت من است !!".[100]
    سراغ انجيل امروزى مى روم، در آنجا هم چنين مى خوانم: "خدا ديد كه آدم(عليه السلام)تنهاست، خدا خوش نداشت كه آدم(عليه السلام)تنها بماند، براى همين وقتى آدم(عليه السلام)به خواب رفت، دنده او را گرفت و آنجا را از گوشت پر كرد و از آن دنده، حواء را آفريد و او را همسر آدم(عليه السلام) گردانيد !".[101]
    اكنون داستان آقاىِ "حَضْرَمى" را مى خوانم. در كوفه زندگى مى كرد، روزهاى سخت سفر را سپرى كرد و خودش را به مدينه رساند و به خانه امام باقر(عليه السلام)رفت تا معارف دين را از آن حضرت بياموزد.
    روزى رو به امام باقر(عليه السلام)كرد و گفت:
    ــ آقاى من ! خدا حواء را چگونه خلق كرد؟
    ــ تو از مردم درباره اين موضوع چه شنيده اى؟
    ــ آن ها به من گفته اند كه خدا حواء را از استخوان دنده آدم(عليه السلام)آفريده است !
    ــ اين سخن دروغ است. خدا آدم(عليه السلام)را از گِل آفريد، سپس حواء را هم از همان گل آفريد.
    هيچ فرقى در آفرينش زن و مرد نيست، تو با قدرت خودت هر دو را از گِل آفريدى، اين كه تو زن را از استخوان دنده مرد آفريده باشى، افسانه اى بيش نيست.[102]

    * * *


    نام او زراره است، او هم از كوفه به مدينه آمده است و اكنون حضور امام صادق(عليه السلام)است. جمعى از شاگردان امام صادق(عليه السلام)در اينجا دور هم آمده اند، يكى از آنان چنين سؤال مى كند:
    ــ آقاى من ! نسل آدم(عليه السلام)چگونه زياد شد؟
    ــ آيا در اين موضوع مطلبى هم شنيده اى؟
    ــ آرى. بعضى ها مى گويند كه خدا به آدم(عليه السلام)فرمان داد تا دختران خود را به عقد پسران خود در بياورد و اين گونه با ازدواج خواهر و برادر نسل بشر ادامه يافت.
    ــ ازدواج خواهر و برادر در همه كتب آسمانى حرام شمرده شده است، اين قانون خداست، خدا از روز اوّل خلقت ازدواج خواهر و برادر را حرام نموده است و اين حكم تا روز قيامت خواهد بود.
    ــ آقاى من ! اگر دختران و پسران آدم(عليه السلام)ازدواج نكردند، پس نسل بشر چگونه ادامه پيدا كرد؟
    ــ هابيل و قابيل، دو پسر آدم(عليه السلام)بودند، آن ها هيچ كدام ازدواج نكردند. قابيل برادرش هابيل را به قتل رساند. بعد از كشته شدن هابيل، تا مدّت ها، خدا به آدم(عليه السلام)فرزندى نداد.
    ــ پس نسل بشر چگونه زياد شد؟
    ــ بعد از گذشت زمانى طولانى، خدا به آدم پسرى به نام "شيث" داد. بعد از آن، پسر ديگرى به نام "يافِث" به او عنايت كرد. نسل انسان ها از راه "شَيث" و "يافِث" ادامه پيدا كرد.
    ــ چگونه؟
    ــ وقتى شَيث و يافِث بزرگ شدند، خداوند تصميم گرفت تا نسل بشر را ادامه دهد. عصر پنج شنبه اى بود، خدا از بهشت حوريه اى به نام "بركت" به زمين فرستاد. از آدم(عليه السلام)خواست تا شيث با "بركت" ازدواج كند.
    ــ فهميدم، به قدرت خدا، آن حوريه به شكل زنى در آمد تا بتواند در كنار شيث زندگى كند.
    ــ بعد از چند ساعت، خدا حوريه ديگرى به نام "منزلت" را از بهشت به زمين فرستاد. پسرِ ديگرِ آدم(عليه السلام)، يافِث بود، خدا از آدم(عليه السلام)خواست تا اين حوريه را به عقدِ يافِث در آورد. نتيجه اين دو ازدواج، دختران و پسرانى بودند كه نسل بشر از آنان ادامه يافت.
    ــ فهميدم، دخترعموها با پسرعموهاى خود ازدواج نمودند و از اين طريق، نسل بشر زياد شد.[103]

    * * *


    روز قيامت، روز حسابرسى است. اين دنيا محل امتحان است و روز قيامت، هنگام جزا و پاداش. در آن روز از همه رفتارهاى انسان سؤال خواهد شد، امّا دو سؤال است كه از همه مهم تر است و از همه پرسيده خواهد شد.
    به راستى آن دو سؤال چيست؟
    1 - آيا در دنيا اهل تقوا بوديد و از گناهان دورى مى كرديد؟
    2 - آيا "صله ارحام" داشتيد؟ [104]
    اين "صله ارحام" چيست كه از آن اين گونه سؤال خواهد شد؟
    "صله ارحام"، يعنى اينكه من به خويشاوندان و بستگان خود احسان كنم و با آنان ارتباط داشته باشم، تو دوست ندارى كه انسان ها از يكديگر بريده باشند و تنها زندگى كنند.
    تو مى دانى روابط فاميلى و ارتباط صميمى با خويشان براى سلامت روانى انسان لازم است. هر انسانى نياز به محبّت دارد، صله ارحام پاسخى به اين نياز است و سبب رشد و كمال بيشتر انسان مى شود.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹۲: از كتاب تفسير باران، جلد دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن