مَا كَانَ لِبَشَر أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (79 ) وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (80 )
تو گروهى را به عنوان فرستاده و پيامبر خود برگزيدى تا مردم را به سوى تو دعوت كنند و از كفر رهايى بخشند، آنان را از لغزش و گناه دور داشتى و براى سعادت انسان برگزيدى، چگونه ممكن است كه پيامبران مردم را به پرستش خود فرا خوانند و از پرستش تو باز دارند؟
افسوس كه بعد از عيسى(عليه السلام)سخنان دروغى را به آن حضرت نسبت دادند، مسيحيان بر اين باور هستند كه عيسى(عليه السلام)مردم را به سوى خود فرا خواند. هيچ پيامبرى مردم را به سوى خود فرا نخواند، پيامبران كتاب آسمانى خود را به مردم ياد داده اند، موسى(عليه السلام)تورات و عيسى(عليه السلام) انجيل و محمّد(صلى الله عليه وآله)قرآن را براى مردم خواندند، آنان آموزه هاى آسمانى تو را در دسترس مردم قرار دادند تا همه بتوانند به شناخت تو و وظايف خود آشنا شوند و راه و رسم زندگى درست را فرا گيرند.
من شنيده ام كه گروهى فرشتگان را پرستش مى كردند، (آنان خود را پيرو يحيى(عليه السلام)كه پيامبر تو بود، مى دانستند، آنان به دروغ مى گفتند كه يحيى(عليه السلام)به ما چنين فرمانى داده است).
يهوديان هم كه "عُزَير" را پسر خدا مى دانند، عُزَير پيامبر تو بود و تو او را براى هدايت مردم فرستاده بودى. عدّه اى از مسيحيان هم عيسى(عليه السلام)را خدا مى دانند.
اين ها انحراف است، پيامبران هرگز مردم را به سوى شرك و كفر رهنمون نشدند، آنان هرگز از مردم نخواستند تا فرشتگان و پيامبران را به عنوان خدا پرستش كنند، چگونه ممكن است كه پيامبرى بعد از آن كه مردم را به يكتاپرستى فرا خواند، از آنان بخواهد به كفر رو آورند؟ [46]
به راستى خواسته پيامبران از مردم چه بود؟ آنان از پيروان خود خواستند تا همواره اهل علم و آگاهى باشند، زيرا ارزش هر كس به مقدار علم و دانشى است كه دارد.[47]

* * *