کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    آل عِمران : آيه ۸۲ - ۸۱

      آل عِمران : آيه ۸۲ - ۸۱


    وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آَتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَاب وَحِكْمَة ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ (81 ) فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (82 )
    تو قبل از اينكه جسم پيامبران را خلق كنى، روحشان را آفريدى و با آنان سخن گفتى. دوست داشتى تا همه پيامبران بدانند كه نور محمّد(صلى الله عليه وآله)و على(عليه السلام)را قبل از آنان خلق كرده اى و به اين دو نور، مقامى بس بزرگ داده اى.
    مقام اين دو نور را بر پيامبران آشكار كردى و همه فهميدند اين جايگاهى است كه تو فقط به محمّد(صلى الله عليه وآله)و على(عليه السلام)عنايت كرده اى و آنان را به بزمِ مخصوص خود راه داده اى.
    آن روز از پيامبران خود خواستى تا با تو پيمان ببندند كه به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان بياورند و از پيروان خود بخواهند اگر زمان او را درك كردند به دين او كه كامل ترين اديان است ايمان بياورند و به آنان گفتى: آيا اين پيمان مرا قبول مى كنيد؟ همه آنان پذيرفتند و تو هم شاهد اين سخن آنان بودى.
    وقتى پيامبران به پيامبرى مبعوث شدند، به اين وظيفه خود عمل كردند، موسى(عليه السلام)به پيروان خود بشارت ظهور محمّد(صلى الله عليه وآله)را داد و همين طور عيسى(عليه السلام)از ظهور محمّد(صلى الله عليه وآله)سخن گفت، آنان از پيروان خود خواستند تا اگر زمان محمّد(صلى الله عليه وآله)را درك كنند، به او ايمان بياورند و مسلمان شوند.
    اين عهد و پيمانى بود كه از آنان گرفته بودى، افسوس كه وقتى تو محمّد(صلى الله عليه وآله)را به پيامبرى مبعوث كردى، گروه زيادى از يهوديان و مسيحيان براى حفظ منافع خود به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان نياوردند !
    آنان تورات و انجيل را تحريف كردند و بشارت هايى كه درباره ظهور محمّد(صلى الله عليه وآله)در اين دو كتاب بود تغيير دادند، كسانى كه از ايمان آوردن به آخرين پيامبر تو سر باز زدند، گناهكار هستند، آنان به خود ظلم كردند و از سعادت ابدى محروم شدند.
    تو در اين آيه، از ميثاق و پيمانى بزرگ سخن گفتى و از پيامبرانت خواستى تا محمّد(صلى الله عليه وآله)را يارى كنند، امّا سؤالى به ذهنم مى رسد، وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله)ظهور كرد، پيامبران قبلى از اين دنيا رفته بودند، وقتى مرگ به سراغ پيامبران بيايد، پس چگونه مى توانند محمّد(صلى الله عليه وآله)را يارى كنند؟ تو مى دانستى هيچ كدام از آنان در زمان محمّد(صلى الله عليه وآله)نخواهند بود، پس چرا از آنان خواستى محمّد(صلى الله عليه وآله)را يارى كنند؟
    اينجاست كه بحث "رجعت" مطرح مى شود، من بايد "رجعت" را بشناسم تا بتوانم اين آيه را بفهمم.
    "رجعت"، همان زنده شدنِ دوباره است، تو پيامبران را (قبل از برپا شدن قيامت) زنده خواهى نمود تا دين محمّد(صلى الله عليه وآله)را يارى كنند و در ركاب على(عليه السلام)شمشير زنند. من به رجعت ايمان دارم، تو بعضى از مردگان را قبل از قيامت زنده مى كنى، همان طور كه "عُزَير" را زنده كردى و در سوره بقره آيه 259 درباره داستان او سخن گفتى.
    عُزَير، يكى از پيامبران بنى اسرائيل بود، روزى گذرش به شهرى افتاد كه ويران شده بود و استخوان هاى مردگان زيادى در آنجا افتاده بود.
    مدّتى به آن استخوان ها و جمجمه ها نگاه كرد، سؤالى ذهن او را مشغول نمود: در روز قيامت، چگونه اين مردگان زنده خواهند شد؟
    در اين هنگام تو به عزرائيل دستور دادى تا جان او را بگيرد، مرگ عُزَير فرا رسيد.
    صد سال گذشت. بعد از گذشت صد سال، دوباره او را زنده كردى و به شهر خود بازگشت، وقتى به شهر خود رسيد ديد همه چيز تغيير كرده است، آرى ! صد سال گذشته بود، همسر او از دنيا رفته بود و...
    تو به هر كارى توانا هستى، تو وعده داده اى كه بهترين دوستان خود را دوباره به اين دنيا باز خواهى گرداند، اين وعده توست و تو به وعده هاى خود عمل مى كنى.
    روزگار رجعت، روزگار باشكوهى است، آن روز على(عليه السلام)سرآمدِ بندگان خوب تو خواهد بود، او "اميرمؤمنان" است، آن روز همه پيامبران به يارى او خواهند شتافت، اين همان پيمانى است كه تو از آنان گرفته اى.
    در اين آيه سخن "ميثاق" و "رجعت" به ميان آمد، اكنون من ميثاق پيامبران را مى دانم، ميثاقى كه تو قبل از خلقت اين دنيا از پيامبرانت گرفتى، با آنان پيمان بستى.
    من به رجعت ايمان دارم، روزگارى كه بندگان خوب تو بار ديگر زنده مى شوند، در آن روز محمّد(صلى الله عليه وآله)و على(عليه السلام)هم رجعت مى كنند، در آن روز محمّد(صلى الله عليه وآله)پرچمى را به دست على(عليه السلام)مى دهد و او را فرمانده مى كند، همه پيامبران على(عليه السلام)را يارى مى كنند، آن روز، روز شكست شيطان و ياران اوست.[48]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۶: از كتاب تفسير باران، جلد دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن