کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    آل عِمران : آيه ۱۱۷ - ۱۱۶

      آل عِمران : آيه ۱۱۷ - ۱۱۶


    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (116 ) مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيح فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْم ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (117 )
    اكنون از يهوديانى سخن مى گويى كه از قبول حقّ سر باز زدند و كفر ورزيدند، آنان حقّ را شناختند ولى آن را نپذيرفتند، در روز قيامت به عذاب هميشگى گرفتار خواهند شد، آن روز، اموال و فرزندانشان نمى توانند آن ها را از عذاب رهايى بخشند.
    آن ها براى مقابله با رشد اسلام، پول هاى زيادى خرج كردند، امّا همه اين كارهاى آنان بى فايده بود،، آنان مانند كشاورزى هستند كه مزرعه اى را كشت نمود و به محصول مزرعه دل بست، امّا ناگهان طوفانى سهمگين با سرماى سخت، مزرعه را در هم پيچيد و همه چيز نابود شد.
    همه پول هايى كه دشمنان هزينه مى كنند، بى فايده است و نتيجه اى نمى دهد، زيرا تو از دين خود دفاع مى كنى و دسيسه ها و طرح هاى آن ها را نقش بر آب مى كنى.
    آنان زمانى كه متوجّه مى شوند نتيجه همه نقشه هاى آن ها، هيچ بوده است، با خود مى گويند: "چرا خدا به ما ظلم كرد"، امّا تو هرگز به كسى ظلم نمى كنى، آنان خودشان به خودشان ظلم كرده اند، زيرا با سنّت و قانون تو مبارزه كرده اند.
    آنان پول خود را در راه مبارزه با دين تو خرج كردند و سرمايه هاى خود را بر باد دادند و به اختيار خودشان راهى را برگزيدند كه نتيجه اش ظلم به خودشان بود.

    * * *


    اكنون من به مدينه مى روم، اسيران كربلا به مدينه بازگشته اند، همه به استقبال امام سجاد(عليه السلام)مى آيند. امام مى خواهد براى مردم سخن بگويد. همه مردم ساكت مى شوند.
    امام رو به مردم مى كند و چنين مى فرمايد: "من خدا را براى سختى ها و بلاهاى بزرگ، شكر مى كنم و سپاس مى گويم".[70]
    مردم مدينه تعجّب مى كنند، به راستى، اين كيست كه اين چنين سخن مى گويد؟ او با چشم خود شهادت پدر، برادران، عموها و... را ديده است، به سفر اسارت رفته است، امّا چرا اين گونه شكر مى كند؟
    امام سجاد(عليه السلام)حجّت توست، تو مى دانى راز اين شكرگزارى او چيست، اين كاروان ابتدا به كربلا رفت و خون هاى فراوانى را در راه دين نثار كرد. سپس با وجود رنج ها و سختى ها رهسپار شام شد تا اسلام را از مرگ حتمى نجات دهد.
    آيا نبايد خدا را شكر كرد كه اسلام نجات پيدا كرده است؟ دينى كه پيامبر براى آن، بسيار خونِ دل خورده بود، بار ديگر زنده شد. خون حسين(عليه السلام)، تا روز قيامت درخت اسلام را آبيارى مى كند.
    آرى، تو به عهد خود وفا كردى، در اين آيه گفتى كه همه نقشه هاى دشمنان دين را نقش بر آب مى كنى، يزيد زحمات زيادى كشيد، پول هاى زيادى خرج كرد، چقدر سكّه هاى طلا به كوفه فرستاد تا مردم براى كشتن حسين(عليه السلام)بسيج شوند !
    يزيد به علّت كينه اى كه از پيامبر و خاندان او به دل داشت، مى خواست دين تو را ريشه كن كند، قصد داشت به عنوان خليفه مسلمانان، ضربه هاى هولناكى را به اسلام بزند، امّا آن همه سكّه هاى طلا هم نتوانست يزيد را به هدفش برساند، همه كارهاى او بى نتيجه ماند، همانند آن كشاورزى كه وقت برداشت محصول خود، نگاه كرد و ديد همه زحماتش بر باد رفته است.
    با شهادت حسين(عليه السلام)، جهان اسلام با نام حسين(عليه السلام)آشنا شد، كسانى در آن زمان بودند كه فريب تبليغات حكومت بنى اميّه را خورده بودند، سال هاى سال، حكومت براى آنان از بدى على، حسن و حسين(عليهما السلام)گفته بود، وقتى كاروان اسيران كربلا را به شام آوردند، مردم با حقيقت آشنا شدند. اين گونه بود كه جهان اسلام از حسين(عليه السلام)درس آزادگى را آموختند، درس مبارزه با ظلم و ستم !

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵۲: از كتاب تفسير باران، جلد دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن