أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ (142 ) وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (143 )
اكنون با كسانى كه از ميدان جنگ فرار كردند چنين مى گويى: "آيا فكر مى كنيد قبل از آن كه امتحانتان كنم، شما را وارد بهشت مى كنم؟ آيا به ياد داريد كه چگونه آرزو مى كرديد شهيد شويد؟ وقتى يادى از شهيدان مى كرديد، مى گفتيد كاش ما هم شهيد مى شديم ! پس امروز كه زمينه شهادت فراهم شد، فرار كرديد، چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟ صحنه هاى امتحان را براى شما پيش مى آورم تا معلوم شود آيا واقعاً حاضر هستيد در راه من از جان خود بگذريد؟ آيا در سختى ها صبر و استقامت خواهيد داشت؟ وقت امتحان معلوم مى شود كه چه كسى راستگوست".
اين سخن تو براى همه زمان ها و مكان هاست، راه بهشتِ جاودان از ميان سختى ها مى گذرد، تو كه از همه چيز باخبرى و راز دل همه را مى دانى و به خوبى مى دانى آيا من واقعاً اهل ايمان هستم يا نه، امّا كارى مى كنى كه من خودم را بشناسم، امتحان تو، راهى است براى اين كه من با واقعيّت خود آشنا شوم.
[81] * * *