إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَه إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (62 ) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ (63 ) قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَة سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (64 )
تو ماجراى مريم(عليها السلام)و تولّد عيسى(عليه السلام)و چگونگى به آسمان رفتن او را بيان كردى، اين ها داستان هاى واقعى است كه براى انسان درس هاى زيادى دارد، افسانه نيست، سخنان تو از روى حكمت و دانايى است.
با همه اين ها عدّه اى بعد از روشن شدن حقيقت، باز هم حقّ را قبول نمى كنند، اين مردم لجوج به دنبال فساد هستند، هدفشان خراب كردن عقايد مردم است، تو به حال آن ها آگاهى دارى !
اكنون تو از پيامبر خواستى تا به يهوديان و مسيحيان چنين بگويد: "بياييد همه بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است، بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او قرار ندهيم، هيچ كس را به جاى خدا به خدايى نگيريم".
من از اين سخن تو ياد مى گيرم كه وقتى با مسيحيان و يهوديان روبرو مى شوم، روى نقاط مشترك بين خود و آنان تأكيد كنم و به آنان بگويم كه ما مى توانيم در توحيد و يكتاپرستى با هم متّحد شويم.
اين خواسته توست، تو به من ياد مى دهى كه اگر كسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدّس با من همكارى كنند، نبايد از پا بنشينم، بايد در قسمتى از اهداف كه با آنان مشترك هستم، با آنان همكارى كنم و اين گونه براى رسيدن به اهداف مقدّس خود تلاش كنم.
ما بايد يهوديان و مسيحيان را به يكتاپرستى فرا خوانيم، از آن ها بخواهيم تا از هر عقيده اى كه با يكتاپرستى منافات دارد، دست بردارند، امّا آيا آنان اين سخن ما را مى پذيرند؟ اگر آنان سخن ما را قبول نكنند، به ما ياد مى دهى تا به آنان چنين بگوييم:
ما تسليم امر خدا هستيم. خداوند هر پيامبرى را كه براى هدايت انسان ها فرستاد، از او خواست تا مردم را به يكتاپرستى رهنمون سازد. ما فقط خداى يگانه را مى پرستيم و هيچ كس را غير از خداى يگانه به عنوان خداى خود قبول نداريم، چرا شما مسيحيان، عيسى(عليه السلام)را به مقام خدايى رسانده ايد؟ شرط يكتاپرستى اين است كه هرگز فردى از بشر، مانند عيسى(عليه السلام)مورد پرستش قرار نگيرد. چه شده است كه شما يهوديان، "عُزَير" را فرزند خدا مى دانيد؟ "عُزَير" مانند همه پيامبران، بنده خدا بود، خداى يگانه هرگز فرزندى ندارد، اعتقاد به فرزند خدا با يكتاپرستى منافات دارد.
آرى، مسلمانان، يكتاپرست واقعى هستند و فقط تو را به عنوان خداى يگانه قبول دارند و سر تسليم در برابر تو فرود مى آورند، مسلمانان، محمّد(صلى الله عليه وآله)را بنده تو و پيامبر تو مى دانند، امّا مسيحيان و يهوديان از يكتاپرستى به دور افتاده اند.
تو در اين آيه به نكته مهمّى تأكيد مى كنى و از يهوديان و مسيحيان مى خواهى تا ديگران را به جاى تو پرستش نكنند !

* * *