کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    آل عِمران : آيه ۵۸ - ۵۲

      آل عِمران : آيه ۵۸ - ۵۲


    فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آَمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52 ) رَبَّنَا آَمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ (53 ) وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (54 ) إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيَما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (55 ) فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالاَْخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ (56 ) وَأَمَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (57 ) ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَليْكَ مِنَ الاَْيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ (58 )
    مردمِ زمان عيسى(عليه السلام)، سال هاى سال بود كه منتظر آمدن عيسى(عليه السلام)بودند، بشارت آمدن عيسى(عليه السلام)در تورات آمده بود، امّا وقتى عيسى(عليه السلام)را با آن همه معجزه نزد مردم فرستادى، فقط عدّه اى به او ايمان آوردند و بيشتر مردم او را انكار كردند.
    آرى، اين قصّه هميشه تاريخ است، عدّه اى براى باقى ماندن بر رياست و ثروت حقّ را انكار كردند و مردم را هم فريب دادند. آنانى كه بر كرسى رياست نشسته بودند و از جهل و نادانىِ مردم به دارايى و ثروت هنگفتى رسيده بودند، با خود فكر كردند كه اگر كار عيسى(عليه السلام)بالا بگيرد، ديگر از اين رياست و ثروت خبرى نيست، آنان يقين داشتند عيسى(عليه السلام)همان پيامبرى است كه تورات به آمدن او بشارت داده است، امّا براى حفظ مقام خود عيسى(عليه السلام)را دروغگو معرّفى كردند و مردم هم فريب آنان را خوردند. آنان به مردم مى گفتند كه عيسى سحر مى كند و اين كارهايى كه او انجام مى دهد، كارهاى شيطانى است، سحر و جادو است.
    وقتى عيسى(عليه السلام)متوجّه انكار بزرگان يهود شد رو به مردم كرد و گفت: چه كسى مرا در راه خدا يارى مى كند؟ حواريّون كه دوازده نفر بودند به او گفتند: "ما تو را در راه خدا يارى مى كنيم، ما به خدا ايمان آورده ايم، گواه باش كه ما تسليم امر خداى خويش هستيم".
    سپس آنان رو به آسمان كردند و با تو چنين سخن گفتند: "بارخدايا ! ما به آنچه تو نازل كردى، ايمان آورده ايم، از پيامبر تو پيروى مى كنيم، پس ما را در زمره شاهدان بنويس، آنانى كه در روز رستاخيز بر اعمال نيك و بد مردم گواهى و شهادت خواهند داد".
    شاگردان و ياران عيسى(عليه السلام)را "حواريّون" مى گويند، آنان قلبى پاك و روحى باصفا داشتند و در روشن كردن افكار مردم تلاش مى كردند، آنان به دنبال پاكى جسم و جان خود و مردم بودند، براى همين آنان را به اين نام مى خواندند. (حواريّون يعنى پاكان).
    دشمنان عيسى(عليه السلام)براى خاموش كردن دعوت عيسى(عليه السلام)، نقشه هاى شيطانى كشيدند و براى دستگيرى او جايزه زيادى قرار دادند و مقدّمات اعدام او را فراهم كردند، امّا تو نقشه آنان را نقش بر آب كردى و عيسى(عليه السلام)را به بهترين شكل ممكن نجات دادى، آرى، نقشه تو از همه اين نيرنگ ها و نقشه ها مؤثّرتر بود.
    در شبى از شب ها كه دشمنان در جستجوى عيسى(عليه السلام)بودند، او وارد خانه اى شد، دشمنان تا نزديكى آن خانه آمدند، تو به عيسى(عليه السلام)چنين وحى كردى: "اى عيسى ! من تو را برگرفته و به سوى خود بالا مى برم و تو را از چنگال افراد بى ايمان و پليد نجات مى دهم، من پيروان تو را تا روز قيامت بر كافران برترى خواهم داد. بازگشت همه به سوى من است و آن روز من ميان همه داورى خواهم كرد، من كسانى را كه تو را انكار كردند، در دنيا و آخرت به عذابى دردناك مبتلا خواهم كرد و آنان هيچ يار و ياورى نخواهند داشت.
    ولى كسانى كه به تو ايمان آوردند و اعمال نيك انجام دادند، به آنان پاداش نيكو خواهم داد، آرى، من پاداش بندگان خوب خود را كامل مى دهم و چيزى از پاداش آنان كم نمى كنم، زيرا پاداش ناقص، ظلم به بندگانم است و من هرگز ستمگران را دوست ندارم و هرگز به بندگان خود ستم نمى كنم".
    و تو عيسى(عليه السلام)را به آسمان ها بردى و او در آنجاست تا زمانى كه بار ديگر به زمين بازگردد، آرى، عيسى(عليه السلام)هم اكنون زنده است، او كشته نشد، دشمنان او وقتى به آن خانه آمدند، كسى را كه شبيه عيسى(عليه السلام)بود يافتند، تصوّر كردند كه او عيسى(عليه السلام)است، او را دستگير كرده و به صليب كشيدند، آن ها نمى دانستند كه اين مرد عيسى(عليه السلام)نيست، تو عيسى(عليه السلام)را از دست دشمنانش نجات دادى و نزد خود بردى.[29]
    در انجيلى كه امروزه در دست مردم است، سخن از كشته شدن عيسى(عليه السلام)به ميان آمده است. در انجيل بيان شده است كه دشمنان، عيسى(عليه السلام)را گرفتند و به قتل رساندند و بدن او را دفن كردند، بعد از مدّتى عيسى(عليه السلام)زنده شد و زمانى كوتاه روى زمين زندگى كرد و بعد از آن به آسمان صعود كرد.[30]
    امّا تو در قرآن خود سخن از نجات عيسى(عليه السلام)به ميان آورده اى، تو عيسى(عليه السلام)را از دست دشمنانش نجات دادى و به آسمان ها بردى.
    ماجراى نجات عيسى(عليه السلام)و وفادارى حواريّون و دشمنى يهوديان، نشانه هايى از پيروزى حقّ بر باطل است، در قرآن اين ماجرا را بيان مى كنى تا همگان در آن فكر كنند و درس بياموزند.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۷: از كتاب تفسير باران، جلد دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن