وَمَا كَانَ لِنَبِيّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْس مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (161 )
تو از پيامبرت خواستى تا همه مسلمانان را ببخشد، او هم اين كار را كرد، اكنون مى خواهى از پيامبرت دفاع كنى، براى همين به آنان چنين مى گويى: "هيچ پيامبرى در تقسيم غنيمت ها خيانت نمى كند، هر كس كه خيانت كند در روز قيامت با گناه خيانت محشور مى شود، در آن روز همه به سزاى اعمال خود مى رسند و بر هيچ كس ظلم و ستمى نخواهد شد".
ماجرا چيست؟ چرا تو اين آيه را نازل كردى؟
وقتى لشكر اسلام به منطقه "اُحُد" رسيد، پيامبر پنجاه تيرانداز را در مكان بلندى مستقر نمود و "ابن جُبَير" را به عنوان فرمانده آنان مشخّص نمود و از آنان خواست كه هرگز موقعيّت خود را ترك نكنند.
در مرحله اوّل جنگ، مسلمانان توانستند دشمن را شكست بدهند. لشكر كفر از ترس جان فرار كرد، ميدان جنگ خالى شد و گروهى مشغول جمع كردن غنيمت هاى جنگى شدند.
آن پنجاه تيرانداز كه بالاى بلندى بودند با خود گفتند: جنگ كه تمام شد، ما هم بايد برويم غنيمت جمع كنيم. فرمانده به آنان گفت: "موقعيّت خود را ترك نكنيد، پيامبر حتماً براى شما سهمى از غنيمت ها در نظر مى گيرد"، آنان در جواب گفتند: "مى ترسيم پيامبر به ما چيزى از اين غنيمت ها ندهد".
متأسّفانه موقعيّت خود را ترك كردند و به جمع كردن غنيمت مشغول شدند و همين باعث شكست مسلمانان شد.
آرى، آنان فكر مى كردند كه پيامبر حقّ آن ها را نخواهد داد و در تقسيم غنيمت ها خيانت خواهد كرد، اكنون با اين سخن از پيامبر خود دفاع مى كنى.
[86] * * *