کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ق : آيه ۴۰ - ۳۸

      ق : آيه ۴۰ - ۳۸


    وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّام وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوب (38 ) فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ (39 ) وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ (40 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) براى مردم مكّه از روز قيامت سخن مى گفت و از آنان مى خواست دست از بُت پرستى بردارند، بعضى مى گفتند: "محمّد ديوانه است، او مى گويد ما بعد از مرگ، زنده مى شويم، چه كسى مى تواند ما را بار ديگر زنده كند؟ وقتى ما مُرديم به مشتى خاك تبديل مى شويم و هرگز زنده نمى شويم".
    وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله) اين سخنان آنان را شنيد، اندوهناك شد، اكنون تو با او چنين سخن مى گويى: "اى محمّد ! آنان خيال مى كنند كه من نمى توانم آنان را بار ديگر زنده كنم، آيا آنان فراموش كرده اند كه من آسمان ها و زمين و آنچه در بين آنان است را در شش دوران آفريدم و اين كار براى من سخت و خستگى آور نبود، من كه چنين قدرتى دارم و اين گونه جهان را آفريدم، هرگز زنده كردن آنان برايم سخت نيست".[14]
    آرى، اگر كافران در آفرينش آسمان ها، ستارگان و... فكر كنند به قدرت تو پى مى برند، تو خدايى هستى كه اين همه قدرت دارى، زنده كردن انسان ها براى تو، كار سختى نيست !

    * * *


    در آيه 38 برايم گفتى كه جهان را در شش دوران آفريدى و اين كار براى تو سخت و خستگى آور نبود.
    به راستى منظور تو از اين سخن چيست؟
    تو مى خواهى دروغ يهوديان را ثابت كنى، يهوديان بر اين باورند كه وقتى جهان را آفريدى، خسته شدى و براى استراحت، يك پاى خود را بر روى پاى ديگر انداختى !
    اين چه سخن باطلى است كه آنان مى گويند؟
    آنان تو را نشناختند، عظمت تو را درك نكردند و ويژگى هاى يك انسان را به تو دادند و در جهل و نادانى خود گرفتار شدند.[15]
    تو بالاتر از اين سخنان كفرآميز هستى ! تو جسم ندارى، تو خسته نمى شوى، قدرت تو بى پايان است. تو خداى يگانه اى !!

    * * *


    يهوديان آن سخن نابجا را گفتند، تو به محمّد(صلى الله عليه وآله) چنين فرمان مى دهى: "اى محمّد ! بر سخنان اين مردم شكيبايى كن و قبل از طلوع خورشيد و قبل از غروب، تسبيح و ستايش مرا به جاى آور، همچنين پاسى از شب و بعد از سجده ها نيز مرا تسبيح بگو !".
    آرى، از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تو را به پاكى ياد كند و "سبحان الله" بگويد.
    سبحان الله !
    "پاك و منزّه است خدا".
    يهوديان گفتند كه تو وقتى جهان را آفريدى، خسته شدى و پا روى پا انداختى، من وقتى "سبحان الله" مى گويم، در واقع، فرياد مى زنم كه اين سخنان باطل است.
    سبحان الله !

    * * *


    تو خداى يكتا هستى و هيچ همتايى ندارى، تو هيچ كدام از ويژگى ها و صفات مخلوقات خود را ندارى.
    من مى دانم كه نبايد تو را به چيزى تشبيه كنم و همه صفات و ويژگى هايى را كه در بين مخلوقات مى بينم بايد از تو نفى كنم.
    وقتى من به تو فكر مى كنم، اوّل بايد از عمق وجودم اعتراف كنم كه تو بالاتر از هر چيزى مى باشى كه به ذهن من مى آيد.
    اگر براى تو جسم فرض كنم، اگر براى تو، مكان و زمان فرض كنم، اين خدايى است كه من در ذهن خود ساخته ام.
    تو خداى يگانه اى، تو بودى كه زمان و مكان را آفريدى، تو بالاتر از آن هستى كه به زمان يا مكان توصيف شوى. همه ويژگى هايى كه من در آفريده ها مى بينم، براى تو عيب و نقص حساب مى شود، تو از هر عيب و نقصى پاك و منزّه هستى.
    تو خداى من هستى، به هيچ كس ظلم نمى كنى. جاهل نيستى، ناتوان نيستى، هرگز از بين نمى روى.
    همه اين صفات در "سبحان الله" گنجانده شده است. يك "سبحان الله" مى گويم و معناى آن هزار جمله است. با گفتن اين واژه، تو را از تمام عيب ها و نقص ها دور مى دانم.[16]

    * * *


    قرآن از پيامبر مى خواهد تا قبل از طلوع و قبل از غروب و در پاسى از شب او را به پاكى ياد كند. سؤالى به ذهن من مى رسد: منظور از اين وقت ها چيست؟
    وقتى بررسى مى كنم، مى فهمم كه در اينجا به نمازهاى واجب پنج گانه اشاره شده است، در نماز، انسان ذكر "سبحان الله" را بارها تكرار مى كند و خدا را حمد و ستايش مى نمايد.
    اكنون مناسب است كه اين سه وقت را شرح دهم:
    1 - قبل از طلوع آفتاب: منظور نماز صبح است كه از اذان صبح تا طلوع آفتاب وقت خواندن آن است.
    2 - قبل از غروب آفتاب: منظور نماز ظهر و عصر مى باشد كه از ظهر تا غروب آفتاب وقت خواندن آن است.
    3 - پاسى از شب: منظور نماز مغرب و عشاء مى باشد كه از اوّل شب تا نصف شب وقت خواندن آن است.
    اين سه وقت را دانستم كه به نمازهاى پنج گانه اشاره دارد، امّا در آيه 40 خدا از پيامبر مى خواهد "بعد از سجده ها" هم او را تسبيح كند، منظور از اين سخن چيست؟ منظور از سجده ها در اينجا، نمازهاى مستحبّى مى باشد كه به آن "نافله" مى گويند.
    بعد از نماز مغرب، مستحب است كه دو نماز خوانده شود كه هر كدام دو ركعت مى باشند، به اين نماز، "نافله مغرب" مى گويند و ثواب بسيار زيادى دارد. در اينجا به اين نماز، اشاره شده است. آرى، قرآن از پيامبر مى خواهد اين نماز را بخواند و اين گونه خدا را تسبيح و ستايش كند.[17]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۷: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن