کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    حَديد: آيه ۶ - ۴

      حَديد: آيه ۶ - ۴


    هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّام ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الاَْرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (4 ) لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الاُْمُورُ (5 ) يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (6 )
    تو از همه چيز باخبرى، تو آسمان ها و زمين را در شش دوران آفريدى، تو مى توانستى كه در يك چشم به هم زدن هم جهان را بيافرينى امّا چنين خواستى كه جهان را در چند مرحله خلق كنى تا نشانه بهترى از قدرت تو باشد.
    پس از آن تو بر "عرش" قرار گرفتى، "عرش" به معناى "تخت" است. بعد از آن كه جهان را آفريدى، بر تخت پادشاهى خود قرار گرفتى، تو جسم نيستى تا بخواهى بر روى تختِ پادشاهى خودت بنشينى. منظور از "تخت" در اين آيه، علم و دانش توست. علم و دانش تو، همه زمين و آسمان ها را فرا گرفته است. هيچ چيز از علم تو پوشيده نيست.
    تخت پادشاه، نشانه قدرت او بر كشورش است. تو كه خداى يگانه اى، از همه هستى خبر دارى، آرى ! هيچ چيز بر تو پوشيده نيست. هر برگ درختى كه از درختان مى افتد تو از آن آگاهى دارى، تو تختى ندارى كه بر روى آن بنشينى و به آفريده هاى خود فرمان دهى، تو بالاتر از اين هستى كه بخواهى در مكانى و جايى قرار گيرى.
    پس معناى صحيح اين قسمت آيه چنين است: "تو بعد از آفرينش زمين و آسمان ها، به تدبير امور جهان پرداختى".
    تو مى دانى چه چيزى در زمين فرو مى رود، تو مى دانى چه چيزى از زمين بيرون مى آيد، تو مى دانى چه چيزى از آسمان فرود مى آيد، تو مى دانى چه چيزى در آسمان بالا مى رود.

    * * *


    تو مى دانى چه تعداد از قطرات باران در زمين فرو مى رود، چه دانه هايى در دل زمين مى روند تا رشد كنند و جوانه بزنند، تو مى دانى ريشه هاى گياهان در زمين به كجا مى روند، چه حشراتى در زمين لانه مى سازند و در آنجا زندگى مى كنند.
    تو مى دانى كدام گياه، چه زمانى سر از خاك بيرون مى آورد، كدام چشمه آب مى جوشد و با آب خود درختان را سيراب مى كند، كدام آتشفشان از دل زمين زبانه مى كشد، كدام حشره از لانه خود بيرون مى آيد.
    تو به همه دانه هاى بارانى كه از ابرها فرو مى ريزى، آگاهى دارى، از شهاب ها هم اطّلاع دارى كه از آسمان به سوى زمين مى آيند، از نور ستارگان و نور خورشيد و اندازه آن، باخبر هستى. تو از فرشتگانى كه از آسمان فرود مى آيند، آگاهى دارى.
    تو مى دانى كه كدام پرنده از زمين برمى خيزد و در آسمان پرواز مى كند، تو از اعمال بندگانت كه از آسمان بالا مى رود، باخبرى، تو از همه جهان هستى اطّلاع دارى.

    * * *


    وقتى من اين مطالب را بدانم، ديگر هرگز احساس تنهايى نمى كنم، مى دانم كه تو از حالم باخبرى، مرا مى بينى، از كارهايى كه مى كنم باخبرى، اين به من اطمينان و اعتماد به نفس مى دهد.
    مهم نيست كه من به هدف خود مى رسم يا نه، مهم اين است كه در راه تو گام برمى دارم، من به وظيفه ام عمل مى كنم و مى دانم تو از حال من باخبرى.
    من كار ندارم كه اگر عمل خوبى انجام دهم، مردم مى فهمند يا نه، مهم اين است كه تو از آن باخبرى، اين به من شهامت و شجاعت مى دهد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲۲: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن