کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    حَديد: آيه ۲۲

      حَديد: آيه ۲۲


    مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَة فِي الاَْرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (22 )
    در زندگى انسان ها، حوادث ناگوارى پيش مى آيد، اين حوادث به دو نوع تقسيم مى شوند: "بلاها" و "سختى ها".
    بلاها: بلا حادثه اى است كه در اثر گناه و معصيت پيش مى آيد و در واقع نتيجه گناهان است. اگر كسى هرگز به گناه آلوده نشود، بلاها سراغ او نمى آيند.
    سختى ها: ممكن است كسى گناهى نكند، امّا براى او حادثه اى پيش بيايد، اين حادثه هيچ ربطى به گناه ندارد، اين حادثه براى او پيش مى آيد تا مقام او بالاتر برود.
    من راز بلاها را مى دانم، بلاها براى اين است كه من از گناهان پاك شوم، بلا نتيجه گناه من است، امّا بارها از خود پرسيدم: راز سختى ها چيست؟ چرا گروهى از بندگان خوب خودت را به سختى ها گرفتار مى سازى؟
    اكنون مى خواهى از راز اين سختى ها سخن بگويى:

    * * *


    اى انسان ! هر سختى و حادثه اى كه در زمين (مثل قحطى، آفت، فقر و...) يا در وجودِ خود تو (مثل ترس، غم، بيمارى و...) مى رسد، قبلاً در علم من ثبت شده است.
    اى انسان ! قبل از آن كه آن سختى و حادثه براى تو پيش آيد، من آن را در كتابى، ثبت كرده ام و اين كار براى من بسيار آسان است.

    * * *


    شنيده ام تو هر كس را بيشتر دوست دارى، سختى بيشترى براى او مى فرستى. انسان فقط در كوره سختى ها است كه مى تواند از ضعف ها و كاستى هاى خود آگاه شود و به اصلاح آن ها بپردازد. سختى ها بد نيست، سبب مى شود تا از دنيا دل بكنيم و بيشتر به ياد تو باشيم و به درگاه تو رو آورده و تضرّع كنيم !
    اگر سختى ها نباشد دل ما اسير دنيا مى شود، ارزش ما كم و كم تر مى شود، سختى ها، دل هاى ما را آسمانى مى كند. سختى ها سبب مى شود تا استعدادهاى نهفته انسان ها شكوفا شود.

    * * *


    به اين آيه فكر مى كنم. مى خواهم بدانم خدا سختى ها و حوادث را قبل از فرا رسيدن آن، چگونه نوشته است؟ چه زمانى آن را نوشته است؟
    وقتى بررسى بيشتر مى كنم مى فهمم كه اين آيه به "شب قدر" اشاره دارد، شب قدر يكى از شب هاى ماه رمضان است.
    خدا فرمان داده است تا فرشتگان حوادثى كه در يك سال براى هر انسانى پيش مى آيد، در پرونده او ثبت كنند. در اين آيه آمده است كه حوادث در "كتاب" ثبت شده است، منظور از كتاب، همين پرونده ها مى باشد (البتّه قبل از اين هم، اين حوادث در كتابِ علم خدا ثبت شده است).
    اكنون بايد مقدارى درباره شب قدر بنويسم:
    خدا براى انسان ها در آن شب برنامه ريزى مى كند، به اين برنامه "تقدير" مى گويند. تقدير همان سرنوشت هر انسان است كه به آن "قضا و قَدَر" هم گفته مى شود.
    اين سخن پيامبر است: "هر كس به تقدير خدا ايمان نداشته باشد، خدا در روز قيامت به او نظر رحمت نمى كند".[103]
    اكنون سؤالى در ذهن من نقش مى بندد: منظور از اين سرنوشت (قضا و قَدَر) چيست؟ اگر خدا به من اختيار داده است و من در انجام كارهاى خود اختيار دارم، پس ديگر سرنوشت (قضا و قَدَر) چه معنايى دارد؟
    اگر خدا در شب قدر زندگى مرا قبلا برنامه ريزى مى كند، ديگر اختيار من چه معنايى دارد؟
    بايد جواب اين سؤال را بيابم...

    * * *


    يكى از ياران امام صادق(عليه السلام)درباره قضا و قَدَر از ايشان سؤال كرد، امام به او فرمود:
    ــ آيا مى خواهى سرنوشت يا قضا و قَدَر را در چند جمله برايت بيان كنم؟
    ــ آرى. مولاى من !
    ــ وقتى روز قيامت فرا رسد و خدا مردم را براى حسابرسى جمع كند، از قضا و قَدَر يا سرنوشتِ آن ها سؤال نمى كند، بلكه از اعمال آنان سؤال مى كند.
    من بايد در اين جمله فكر كنم. منظور از اين سخن چيست؟
    خدا در روز قيامت هنگام حسابرسى از من سؤال مى كند: "چرا دروغ گفتى؟ چرا تهمت زدى؟ چرا به ديگران ظلم كردى؟".
    اين سؤالات درستى است، زيرا خدا از كارهايى سؤال مى كند كه من انجام داده ام، ولى خدا هرگز در روز قيامت به من نمى گويد: "چرا عمر تو كوتاه بود؟ چرا بيمار شدى؟ چرا در ايران به دنيا آمدى؟"، زيرا اين ها چيزهايى است كه به سرنوشت (قضا و قَدَر) برمى گردد.
    سخن امام صادق(عليه السلام) را بار ديگر مى خوانم: "هرچه خدا درباره آن در روز قيامت سؤال نمى كند، به قضا و قَدَر برمى گردد و هرچه كه به اعمال انسان برمى گردد، از قضا و قَدَر نيست".
    در شب قدر هر سال، مشخّص مى شود كه آيا من تا سال بعد زنده مى مانم يا نه؟ مريض مى شوم يا نه؟ همه اين ها به قضا و قَدَر برمى گردد، امّا اين كه من در اين مدّت، چه كارهايى انجام مى دهم، به "عمل و كردار" من مربوط مى شود و جزء قضا و قَدَر نيست !

    * * *


    فهميدم كه زندگى من دو محدوده جداگانه دارد:
    * محدوده اوّل: محدوده عمل. در اين محدوده همه كردارها و رفتارهاى من جاى مى گيرد (نماز خواندن، كمك به ديگران، روزه گرفتن، دروغ گفتن، غيبت كردن و...).
    محدوده دوم: محدوده قضا و قَدَر. در اين محدوده سرنوشت من جاى مى گيرد (مدّت عمر من، بيمارى و سلامتى من، بلاها، سختى ها و...).
    اين دو محدوده هرگز با هم تداخل پيدا نمى كنند.[104]
    روشن است كه منظور از مرگ و بيمارى در اينجا، چيزى است كه من خودم باعث آن نبوده ام. اگر من خودم باعث بيمارى يا مرگ خودم بشوم، اين ديگر تقدير نيست، بلكه عمل خود من است. (كسى كه خودكشى مى كند، خودش چنين اراده كرده است).
    خدا فقط در روز قيامت درباره محدوده اوّل از من سؤال مى كند، زيرا من مسئول كردار و رفتار خود هستم. خدا هرگز عمل مرا برنامه ريزى و تقدير نمى كند، اين خود من هستم كه با اختيار خود، عمل و كردار خود را شكل مى دهم.
    خدا به حكمت خويش، روزىِ عدّه اى را كم و روزىِ عدّه اى را زياد مى كند، عدّه اى در بيمارى و سختى هستند و عدّه اى هم در سلامتى. عدّه اى در جوانى از دنيا مى روند و عدّه ديگر در پيرى.
    اين ها از قضا و قَدَر است، امّا اعمال من، ربطى به قضا و قَدَر ندارد، اعمال من به اختيار من ارتباط دارد. من در هر شرايطى كه باشم، اختيار دارم و مى توانم راه خوب يا راه بد را انتخاب كنم.[105]
    اكنون مى دانم كه در شب 19 يا 21 يا 23 ماه رمضان چه چيزهايى براى من تنظيم مى شود. اكنون مى توانم آيه 22 اين سوره را بهتر بفهمم: "هر سختى و حادثه اى كه پيش مى آيد، قبلاً در علم خدا ثبت شده است، قبل از آن كه آن سختى و حادثه براى انسان پيش آيد، خدا آن را در كتابى ثبت كرده است و اين كار براى او بسيار آسان است".

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۳۱: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن