کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    رحمان: آيه ۴۵ - ۳۳

      رحمان: آيه ۴۵ - ۳۳


    يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَان (33 )فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (34 ) يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَار وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ (35 ) فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (36 ) فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ (37 )فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (38 ) فَيَوْمَئِذ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ (39 ) فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (40 ) يُعْرَفُ الُْمجْرِمُونَ بِسِيَماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالاَْقْدَامِ (41 ) فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (42 ) هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الُْمجْرِمُونَ (43 ) يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيم آَن (44 ) فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (45 )
    روز قيامت كه فرا رسد، همه سر از قبرها بيرون مى آورند، آنان مدّتى در صحراى قيامت سرگردان مى مانند، سپس گروهى از فرشتگان از آسمان فرود مى آيند. همه انسان ها و جنّ ها به صف ايستاده اند و منتظرند تا حسابرسى آنان آغاز گردد، آنان نگاه مى كنند، همه زمين و آسمان پر از فرشتگان است، هيچ كس راه فرارى ندارد.
    اينجاست كه تو به يكى از آن فرشتگان دستور مى دهى تا چنين ندا كند: "اى گروه جنّ و انس ! اگر مى توانيد از اطراف آسمان و زمين، راه فرارى بيابيد و از عذاب خدا فرار كنيد، اين كار را بكنيد، ولى بدانيد كه هرگز نمى توانيد از قلمروِ فرمانروايى خدا بيرون رويد، هر كجا برويد خدا بر شما قدرت دارد، هر كجا برويد آنجا هم محل فرمانروايى خداست".[76]
    آرى، آن روز هيچ كس نمى تواند از حكومت تو فرار كند.
    بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟
    تو در اين دنيا به آنان مهلت دادى و گروهى از آنان راه كفر را پيمودند، تو در عذاب آنان شتاب نكردى و به آنان فرصت دادى، امّا در روز قيامت آنان را به سختى عذاب مى كنى، تو فرمان مى دهى تا فرشتگان غُل و زنجيرهاى آهنين بر گردن آن ها بيندازند و آنان را با صورت بر روى زمين بكشند و به سوى جهنّم ببرند.
    در جهنّم شراره هاى آتش و مس گداخته بر كافران ريخته مى شود و آنان هيچ يار و ياورى نمى يابند تا آنان را نجات دهد، آنان براى هميشه در آنجا عذاب مى شوند.
    بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟
    وقتى آن روز فرا رسد، آسمان مى شكافد و از حرارت و گرمى جهنّم، رنگ آن مانند چرم سرخ مى گردد و حوادث هولناكى رخ مى دهد كه ترس و وحشت همه را فرا مى گيرد.[77]
    بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟
    آن روز از هيچ كدام از جنّ و انس سؤال نمى شود كه آيا كافر است يا مؤمن؟ آيا گناهكار است يا نيكوكار؟ زيرا چهره ها فرياد مى زد كه هر كسى، چه كاره است !
    بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟
    گناهكاران كافر از چهره هايشان شناخته مى شوند، چهره آنان سياه و زشت است و اين نشانه كفر و گناه آنان است، تو به فرشتگان فرمان مى دهى تا آنان را به سوى جهنّم ببرند، وقتى آنان نزديك جهنّم مى رسند، فرشتگان موى سر و پاى آنان را مى گيرند و آنان را به جهنّم مى اندازند، پس بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟
    آنان در ميان شعله هاى آتش مى سوزند و صداى فريادشان بلند مى شود، فرشتگان به آنان مى گويند: "اين همان جهنّمى است كه در دنيا آن را تكذيب مى كرديد".

    * * *


    وقتى كه در آتش جهنّم مى سوزند و تشنگى بر آنان غلبه مى كند و فرياد سرمى دهند و آب مى طلبند، تو فرمان مى دهى تا فرشتگان آنان را به "چشمه حَميم" ببرند.
    چشمه حَميم جزئى از جهنّم است امّا در آنجا شعله آتشى نيست، چشمه آب جوشانى مى جوشد. جگر آنان از تشنگى مى سوزد، از دور چشمه آبى را مى بينند و به سوى آن مى روند، امّا آب اين چشمه سوزان است، آبى كه از آن مى جوشد هم داغ است و هم متعفّن و آلوده !
    آنان بسيار تشنه اند، چاره اى ندارند، از اين آب مى نوشند و تمام دهان و گلو و درون آنان مى سوزد، البتّه چون در جهنّم از مرگ خبرى نيست و عذاب آنان هميشگى است، بعد از مدتى وضع بدن آنان به حالت اول باز مى گردد. آن ها براى هميشه اين گونه عذاب مى شوند.
    اين برنامه اى براى عذاب آنان است: سوختن در آتش جهنّم، تشنگى، رفتن به سوى چشمه حميم، بازگشت به جهنّم، تشنگى، بازگشت به سوى چشمه حميم... و اين ماجرا ادامه دارد.[78]
    به راستى بندگان تو، كدام يك از نعمت هاى تو را انكار مى كنند؟

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹۷: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن