کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    حَشر: آيه ۲۱

      حَشر: آيه ۲۱


    لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآَنَ عَلَى جَبَل لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الاَْمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (21 )
    از بهشت و رستگارى مؤمنان سخن گفتى، به راستى راه رسيدن به بهشت چيست؟
    قرآن.
    تو قرآن را فرستادى تا انسان ها را از جهل و نادانى نجات دهى، قرآن، كتاب يكتاپرستى است، كتاب توحيد است. مؤمنان به قرآن ايمان آوردند و دست از بُت پرستى برداشتند و به يكتايى تو اقرار كردند.
    تو مى دانى كه بعضى از انسان ها، قرآن تو را كوچك مى شمارند و ارزش قرآن را نمى دانند، اگر تو قرآن را بر كوهى نازل مى كردى، آن كوه در برابر عظمت قرآن و از شدّت خوف از مقام تو، از هم مى شكافت و متلاشى مى شد، تو اين مثل ها را براى مردم بيان مى كنى، باشد كه فكر كنند و به عظمت قرآن پى ببرند !

    * * *


    من اين سخن را مى خوانم: "اگر قرآن بر كوه نازل مى شد، آن كوه از عظمت قرآن متلاشى مى شد".
    به فكر فرو مى روم، آيا كوه درك و شعور دارد؟ قرآن از ستايش موجودات بى جان سخن گفته است، آسمان، زمين، ماه، خورشيد، درختان، كوه ها... همه خدا را حمد و ستايش مى كنند. هر موجودى به اندازه درجه وجودى خود، داراى شعور است و در دنياى خود و به زبان خود، خدا را ستايش مى كند.
    آرى، موجوداتى مثل ماه و خورشيد و كوه و درخت، همسو با بهره وجودى خود، دركى از خدا دارند، البتّه درك و شعور آنان قابل مقايسه با درك وجودى انسان نيست.
    خدا انسان را با درك و آگاهى بالايى آفريد، امّا به موجودات ديگر به اندازه خودشان، بهره اى از درك و شعور داده است. حقيقت قرآن آن قدر بزرگ است كه اگر بر كوهى نازل مى شد، كوه در مقابل اين عظمت از هم مى شكافت.

    * * *


    هر چقدر در اين سخن فكر كنم، باز هم نمى توانم به عمقِ آن پى ببرم: "اگر قرآن به كوهى نازل مى شد، كوه طاقت نمى آورد و متلاشى مى شد".
    اين سخن از چه حقيقتى، پرده برمى دارد؟
    قرآن، بزرگ ترين حادثه جهانِ هستى است، هيچ كس نمى داند حقيقت قرآن و عظمت آن چيست. هر كس به اندازه فهم خويش از قرآن، بهره مى گيرد.
    قرآن روح سرگشته انسان را از چشمه معرفت، سيراب مى كند.
    قرآن، چراغ هدايت و مايه سعادت ابدى است.
    قرآن، پرده از حقايقى برمى دارد كه هرگز انديشه انسان نمى توانست به آن راه يابد.
    قرآن، همچون باران بهارى است كه كوير روح انسان را سيراب مى كند.
    افسوس كه عدّه اى از انسان ها عظمت آن را درك نكردند و به آن ايمان نياوردند و آن را دروغ پنداشتند ! وقتى كه پيامبر قرآن را براى بُت پرستان مكّه مى خواند، يكى گفت: "قرآن چيزى جز شعر نيست"، ديگرى گفت: "قرآن سحر و جادوست"، آن يكى گفت: "قرآن، افسانه گذشتگان است".
    جاهلان اين سخنان را گفتند و خود را از سعادت بزرگى محروم كردند، خدا قرآن را مايه رحمت و بركت براى انسان ها قرار داده است، آرى، قرآن، نورى است كه هرگز خاموش نمى شود، چشمه علم و آگاهى است، هر كس به آن پناه برد، سعادتمند مى شود و راه خوشبختى را مى يابد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶۳: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن