کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مُمتحنه: آيه ۱۲

      مُمتحنه: آيه ۱۲


    يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَان يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوف فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (12 )
    پيامبر در سال ششم هجرى با بزرگان مكّه پيمان حديبيّه را امضاء كرد، در اين پيمان نامه ذكر شده بود بين مسلمانان و بُت پرستان به مدّت ده سال، آتش بس باشد. در سال هشتم هجرى پيامبر براى فتح مكّه اقدام نمود. آيات 1 تا 11 اين سوره بين سال ششم تا هشتم هجرى نازل شده است.
    در اين مدّت دو سال، صلح برقرار بود، در سال هشتم هجرى، پيامبر با لشكرى كه ده هزار نفر جنگجو داشت به سوى مكّه حركت كرد تا آنجا را فتح كند. طبق پيمان نامه حديبيّه، پيامبر نبايد قبل از سال 16 هجرى به مكّه حمله كند، او بايد ده سال صبر مى كرد، امّا او فقط دو سال صبر كرد.
    در پيمان صلح حديبيّه ذكر شده بود: "بُت پرستان حقّ ندارند به كسانى كه با مسلمانان هم پيمان هستند، حمله كنند و با آنان جنگ نمايند".
    قبيله "خزاعه" با پيامبر هم پيمان بودند و به دين اسلام پيوسته بودند، آنان در اطراف مكّه زندگى مى كردند، در سال هشتم، بُت پرستان به اين قبيله حمله كردند و تعدادى از آنان را مظلومانه به خاك و خون كشيدند.
    وقتى پيامبر ديد كه بُت پرستان مكّه خودشان پيمان نامه حديبيّه را نقض كردند، تصميم گرفت به سوى مكّه حركت كند.
    پيامبر پيامى را براى مردم مكّه فرستاد: "هر كس به كعبه پناه ببرد، در امان است، هر كس به خانه خود برود و درِ خانه اش را ببندد، در امان است". پيامبر در آن روز، نهايت مهربانى و عطوفت را از خود به نمايش گذاشت و اين باعث شد كه مكّه بدون خونريزى، فتح شود و مكّه از همه بُت ها پاك گردد.

    * * *


    پس از فتح مكّه پيامبر بر روى كوه "صفا" ايستاد و مردان مكّه كه ايمان آورده بودند، با او بيعت كردند، بعد از آن نوبت شد تا زنانى كه ايمان آورده بودند با او بيعت كنند.
    اينجا بود تو اين آيه را نازل كردى تا چگونگى بيعت زنان را بيان كنى. تو از پيامبر خواستى تا از زنان بر شش امر پيمان بگيرد:
    1 - شرك نورزند و بُت ها را نپرستند.
    2 - دزدى نكنند. (بعضى از زنان از مال و ثروت شوهر خويش بدون اجازه آن ها، چيزى را برمى داشتند، پيامبر آنان را از اين كار نهى كرد).
    3 - به زنا آلوده نشوند.
    4 - فرزندان خود را نكشند. (بعضى از زنان سقط جنين مى كردند، پيامبر آنان را از اين كار نهى كرد).
    5 - فرزندان غير شوهر را به شوهر خود نسبت ندهند. (در آن روزگار بعضى از زنان كه بچّه دار نمى شدند، وقتى شوهر آنان به سفرى طولانى مى رفت، آن زنان نوزادى را از جايى مى گرفتند و وقتى شوهرشان از سفر مى آمد به او مى گفتند كه اين بچّه ما است. پيامبر آنان را از اين كار نهى كرد).
    6 - از دستورات سازنده پيامبر نافرمانى نكنند.
    اين امر ششم، دستورى كلّى است، وقتى پيامبر آنان را به خوبى ها فرا مى خواند، آنان بايد از او اطاعت كنند. در آن روزگار رسم بود كه زنان در عزاى مرده، به صورت خود سيلى مى زدند و موى سر خود را مى كَندند و گريبان چاك مى كردند، پيامبر آنان از اين كارها نهى كرد، همچنين پيامبر از آنان خواست تا با مرد نامحرم در جايى خلوت نكنند كه اين زمينه گناه را فراهم مى آورد.
    اين شش امر مهم بود كه تو از پيامبر خواستى تا از زنان درباره آن ها پيمان بگيرد، پيامبر ظرف آب بزرگى را طلب كرد، دست خود را در آن آب نهاد و فرمود: "اى زنان ! سخن مرا بشنويد و با من عهد كنيد"، بعد پيامبر اين شش امر را براى زنان بيان كرد، سپس دستش را از آب بيرون آورد و دستور داد تا آن ظرف آب را نزد زنان ببرند و زنان دست خود را در آن آب فرو برند.[136]
    وقتى مراسم بيعت زنان تمام شد، تو از پيامبر خواستى تا براى آنان طلب بخشش كند، آنان سال هاى سال، بُت ها را پرستيده بودند و بعضى از آنان، گناهان زيادى انجام داده بودند، وقتى پيامبر براى آنان طلب بخشش كند، تو گناه آنان را مى بخشى كه تو بخشنده و مهربان هستى.

    * * *


    مراسم بيعت زنان با پيامبر، نشان مى دهد كه اسلام زنان را به حساب آورده است و آنان را فراموش نكرده است، پيامبر همان گونه كه از مردان مكّه بيعت گرفت، از زنان نيز بيعت گرفت و اين نشانه اهميّت زنان و جايگاه ويژه آنان در اسلام است.
    نكته جالب اين است كه در قرآن از بيعت مردان در روز فتح مكّه، سخنى به ميان نيامده است، گويا قرآن خواسته است بر اهميّت پيمان زنان تأكيد بيشترى كند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷۲: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن