کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۵۴ - ۴۹

     بَقَره: آيه ۵۴ - ۴۹


    وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آَلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (49 ) وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آَلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (50 ) وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ (51 ) ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (52 ) وَإِذْ آَتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (53 ) وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (54 )
    حال از نجات قوم بنى اسرائيل سخن به ميان مى آورى، تاريخ و ماجراهاى آنان را بيان مى كنى تا از زندگى آنان درس بگيرم:
    بنى اسرائيل ساليان سال گرفتار ظلم و ستم فرعون بودند، فرعون پسران آنان را مى كشت و دخترانشان را به اسيرى مى گرفت.
    براى همين موسى(عليه السلام)را براى نجاتشان فرستادى، به موسى(عليه السلام)دستور دادى تا در تاريكى شب آنان را از كشور مصر حركت دهد، وقتى كه آنان به رود نيل رسيدند، رود نيل را شكافتى و آنان عبور كردند، فرعون و سپاهيانش به دنبال قوم بنى اسرائيل وارد رود نيل شدند و آن وقت بود كه آب به هم آمد و فرعون و سپاه او نابود شدند. آرى، فرعون كه عمرى، ادّعاى خدايى مى كرد، در آب غرق شد و به سزاى اعمال خود رسيد. (در اينجا از رود نيل به "دريا" تعبير شده است، زيرا اين رود بسيار بزرگ است).
    بعد از آن بنى اسرائيل به سرزمين سينا رسيدند، خوشحال بودند كه فرعون نابود شده است، آن ها مى خواستند به فلسطين بروند، در مسير حركت به سوى فلسطين، از موسى(عليه السلام)خواستى تا با گروهى هفتاد نفره به كوه طور بيايد.
    قرار بر اين بود كه موسى(عليه السلام)سى شب براى مناجات با تو در آنجا بماند تا كتاب آسمانى تورات بر او نازل شود.
    كوه "طور" تقريباً در جنوب سرزمين سينا قرار دارد، راه فلسطين از شمال سرزمين سينا مى گذرد، موسى(عليه السلام)بايد به سمت جنوب حركت مى كرد تا به كوه "طور" مى رسيد.
    موسى(عليه السلام)، برادرش، هارون را جانشين خود قرار داد و با هفتاد نفر به كوه طور آمد، صلاح را در آن ديدى كه مأموريّت موسى(عليه السلام)ده شب ديگر تمديد شود، براى همين موسى(عليه السلام)ده روز ديرتر نزد قومش بازگشت، همين باعث شد تا مردى به نام سامرى دسيسه كند و مردم را دعوت به پرستش گوساله اى از طلا كند. مردم فريب سامرى را خوردند و عدّه زيادى از آنان گوساله پرست شدند.
    اين درس بزرگ تاريخ است كه اگر رهبر آسمانى از ميان مردم برود، هر لحظه خطر منحرف شدن انسان وجود دارد.
    من هم بايد حواس خود را خيلى جمع كنم، اكنون كه امام زمانم غايب است، ممكن است عدّه اى بُتى بسازند و مرا به سوى آن فرا بخوانند، بايد دقّت كنم، فريب نخورم. اين درسى است كه مى خواهى من از اين ماجرا بياموزم.
    وقتى موسى(عليه السلام)نزد مردم بازگشت، با مردم سخن گفت و از آنان خواست تا توبه كنند. توبه آنان اين بود كه بايد خودشان را بكشند.
    آنان يكديگر را در اين انحراف يارى كردند، پس بايد به دست يكديگر كشته شوند، وقتى آنان كشتن يكديگر را آغاز كردند و در اين آزمايش صداقت خود را نشان دادند، توبه آنان را قبول كردى و تو به موسى(عليه السلام)وحى كردى كه دست از اين كار بكشند و توبه آنان را پذيرفتى زيرا تو همواره توبه بندگانت را مى پذيرى.[52]
    بايد بدانم اگر خطايى از من سر زد، درِ توبه به رويم باز است، نبايد نااميد شوم، تو مردمى كه گوساله پرست شده بودند را بخشيدى، تو بسيار بخشنده و مهربان هستى.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۴: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن