کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۲۴۳

     بَقَره: آيه ۲۴۳


    أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْل عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ (243 )
    نام او حِزقيل است، پيامبرى از پيامبران تو، او خسته است، از راه دورى آمده است، مى خواهد قدرى استراحت كند، آفتاب بر بدن او مى تابد، به دنبال سايه اى مى گردد. نگاهى به دور دست مى كند، آن طرف شهرى را مى بيند، نزديك و نزديك تر مى شود، شهرى ويران شده است ! شهرى كه سال ها پيش مردمان آن مرده اند.
    به سايه ديوار پناه مى برد تا قدرى استراحت كند، نگاهش به استخوان هايى مى افتد، اين استخوان ها چيست؟ ده ها استخوان جمجمه در آن طرف افتاده است، او نگاهى به شهر مى كند، هر گوشه و كنارى، استخوان هاى زيادى ديده مى شود.
    او مى فهمد كه مردم اين شهر همه به يك باره از دنيا رفته اند، آرى، كسى نبوده است تا بدن آنان را به خاك بسپارد. اين مردم در شهر ديگرى زندگى مى كردند، در شهر آنان طاعون آمد، آن ها به اينجا آمدند، آن وقت بود كه مرگشان فرا رسيد.
    اشك در چشمان حِزقيل حلقه مى زند، دست هاى خود را رو به آسمان مى كند و تو را مى خواند، از تو مى خواهد بار ديگر آنان را زنده كنى تا تو را عبادت كنند.
    تو به او وحى مى كنى:
    ــ اى حِزقيل ! آيا واقعاً دوست دارى اين مردم را زنده كنم؟
    ــ آرى.
    ــ اى حِزقيل، اسم اعظم خود را به تو ياد مى دهم، اين اسم اعظم را بر زبان جارى كن آن وقت خواهى ديد كه آنان زنده خواهند شد.
    حِزقيل، اسم اعظم تو را بر زبان جارى كرد و تو همه آنان را زنده نمودى تا بار ديگر در اين دنيا زندگى كنند.
    اين حكايت را در اينجا بيان مى كنى تا همه بدانند كه بر هر كارى قادر و توانا هستى، تو مى توانى مردگان را زنده كنى، روز قيامت همه سر از خاك بر خواهند داشت و براى حسابرسى به پيشگاهت خواهند آمد.

    * * *


    بايد به زندگى خود دوباره نگاه كنم، تو چقدر بر من مهربانى كرده اى ! افسوس كه زود اين همه لطف و مهربانيت را فراموش مى كنم ، نعمت حيات، نعمت ايمان، نعمت سلامتى و هزاران نعمت ديگر را به من داده اى، كاش مى توانستم شكر اين همه نعمت تو را به جا آورم.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۴۵: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن