کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۲۵۵ (آيةُ الكُرسى)

     بَقَره: آيه ۲۵۵ (آيةُ الكُرسى)


    اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الاَْرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْء مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ (255 )
    جز تو خدايى ندارم، با همه بُت ها و دلبستگى ها قهر مى كنم، از هرچيز كه بخواهد جاى تو را در دلم بگيرد بيزارى مى جويم، فقط تو را مى خوانم و به سوى تو مى آيم. خدايى جز تو نيست، من فقط تو را به خدايى قبول دارم، همه زيبايى ها از آن توست.
    تو "حىّ" هستى، تو زنده اى، تو همواره بوده و هستى، خدايى يگانه كه پيش از آغاز روزگارها بوده و پس از نابودى روزگارها نيز خواهد بود، هرگز نابود نمى شود و پايان نمى پذيرد، هستىِ خود را از موجود ديگرى نگرفته اى، پس هيچ گاه نابود نمى شوى.[127]
    تو "قَيُّوم" هستى. "قَيّوم" به كسى گفته مى شود كه روى پاى خود ايستاده و ديگران به او وابسته اند، آرى، اين جهان با اين عظمت را تو برپا كرده اى، اين جهان را آفريده اى، به همه روزى مى دهى، هدايت مى كنى، زندگى و مرگ در دست توست، تو به كمك هيچ كس نياز ندارى، همه جهان به تو نيازمند است، اگر لحظه اى تدبير و حمايت تو نباشد، جهان به هم مى ريزد و نابود مى شود.

    * * *


    تو هرگز سستى و خواب ندارى، براى يك لحظه هم از اين جهان غافل نمى شوى، فيض و لطف تو دائمى است و لحظه اى قطع نمى شود، مانند بندگان خود نيستى كه در اثر خواب از ديگران غافل مى شوند.
    تو مالك حقيقى همه جهانى، تو مالك آسمان ها و زمينى، هر تصرّفى كه در جهان مى شود، از طرف توست. همه كاره اين جهانى !
    گروهى از مردم به بُت ها عقيده دارند، براى بُت ها قربانى مى كنند و مى گويند: اين بُت ها در روز قيامت از آنان شفاعت خواهند كرد، اين چه عقيده باطلى است، چگونه مى شود انسان، سنگى را بتراشد و از آن مجسّمه انتظار داشته باشد كه در روز قيامت نجاتش دهد؟
    كيست كه در روز قيامت بدون اجازه تو بتواند شفاعت كند و مردم را از آتش برهاند؟
    تو صاحب روز قيامت هستى ! انسان نمى تواند با خيال و توهّم به بُت خود مقام شفاعت بدهد. شفاعت در روز قيامت تنها به اجازه توست.
    آن روز فقط روز تو و روز بندگان خوب توست، به پيامبران و جانشينانشان اجازه مى دهى تا ديگران را شفاعت كنند و به پيروان راستين خود يارى رسانند.
    درست است مقام شفاعت را به پيامبران و جانشينان آن ها داده اى، امّا من نبايد درباره آنان زياده گويى و غلو كنم، آنان بندگان تو هستند، مخلوق تو هستند، مبادا درباره آن ها گزافه بگويم و چيزى را باور داشته باشم كه با يكتاپرستى منافات دارد.
    آرى، آنان از خود چيزى ندارند، تو به گذشته و آينده آنان علم دارى. تو بودى كه به پيامبران وحى نازل كردى و آنان را از علم غيب آگاه ساختى، اگر وحى نبود، آنان هرگز نمى توانستند از علم غيب باخبر شوند، آنان آن مقدارى از علم غيب را مى دانند كه تو اراده كرده اى.

    * * *


    تخت تو همه زمين و آسمان ها را در برگرفته است !!
    يادش به خير ! كلاس دوم ابتدايى كه بودم، معلّم ما، هر روز، اوّل درس، اين آيه را برايمان مى خواند و همه با او همخوانى مى كرديم. بعد از چند ماه، همه ما "آيةُ الكُرسى" را حفظ بوديم.
    يك روز از او سؤال كردم:
    ــ معناى كلمه "كرسى" چيست؟
    ــ كرسى يعنى تخت، تختِ پادشاهى !
    ــ چرا به اين آيه، آيه تخت مى گويند؟
    ــ چون در آن از تخت خدا سخن گفته شده است. اين آيه مى گويد كه تخت خدا، همه آسمان ها و زمين است.
    كودكى بودم هشت ساله، در ذهن خود چنين تصوّر كردم كه تو در آسمان ها، تخت بزرگى دارى و بر روى آن نشسته اى. آن روز ديگر چيزى به معلّم نگفتم و سؤالى هم نكردم، زيرا به خيال خودم، معناى "آية الكرسى" را فهميده بودم.
    وقتى بزرگ تر شدم، كم كم فهميدم كه تو جسم نيستى تا بخواهى بر روى تختِ پادشاهى خودت بنشينى.
    البتّه شنيده ام عدّه اى از اهل سنّت معتقد هستند كه تو واقعاً تخت بزرگى دارى و بر روى آن نشسته اى و فرمان مى دهى، حتّى آن ها اين سخن را هم نقل كرده اند كه وقتى روز قيامت فرا مى رسد تو بر تخت پادشاهى خود مى نشينى و مردم به تو نگاه مى كنند و گروهى هم در پاى آن تخت به سجده مى افتند.
    وقتى با كتاب هاى حديثى آشنا شدم، اين ماجرا را خواندم كه روزى شخصى به نام حَفْص نزد امام صادق(عليه السلام)آمد و از او درباره اين آيه سؤال كرد:
    ــ آقاى من ! منظور اين سخن قرآن چيست: "تخت خدا همه آسمان ها و زمين را فرا گرفته است"؟
    ــ منظور از واژه "كرسى" در اين آيه، علم و دانش خداست. علم و دانش او همه زمين و آسمان ها را فرا گرفته است. هيچ چيز از علم خدا پوشيده نيست.[128]
    من قدرى به سخن امام صادق(عليه السلام)فكر كردم، وقتى پادشاه بر روى تخت خود مى نشيند، در واقع او قدرت و احاطه خود را به كشور خود نشان مى دهد. تخت پادشاه، نشانه قدرت او بر كشورش است. تو كه خداى يگانه اى، از همه هستى خبر دارى، آرى ! هيچ چيز بر تو پوشيده نيست. هر برگ درختى كه از درختان مى افتد تو از آن آگاهى دارى، تو تختى ندارى كه بر روى آن بنشينى و به آفريده هاى خود فرمان بدهى، تو بالاتر از اين هستى كه بخواهى در مكانى و جايى قرار گيرى.

    * * *


    حفظ و نگهدارى آسمان ها و زمين براى تو كار سختى نيست، زيرا قدرت تو حدّ و اندازه اى ندارد و تو بر هر كارى توانايى.
    تو از همه چيز بالاتر و بزرگ تر هستى، هيچ شريكى ندارى، خداى بزرگ و بى نهايت كه به همه كارها تواناست.
    اكنون كه من اين آيه را خواندم، تو را بهتر مى شناسم:
    تو سرچشمه جاويد جهان و برپادارنده اين جهانى، اين جهان هدف دار است و زندگى و حركت در آن به سويى است كه تو آن را معيّن نموده اى.
    تو مالك همه آسمان ها و زمينى، بدون اذن تو هيچ كس نمى تواند شفاعت ديگرى را نمايد، حاكميّت تنها از آنِ توست !
    به همه چيز علم دارى، به بندگانت قسمتى از علم را عنايت مى كنى. خدايى بزرگ هستى، جهان با اين عظمت را آفريده اى و اين نشانه قدرت بى اندازه توست، حفظ و نگهدارى جهان براى تو كار سختى نيست.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۵۳: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن