کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۶۰

     بَقَره: آيه ۶۰


    وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاس مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الاَْرْضِ مُفْسِدِينَ (60 )
    شنيده ام كه قوم بنى اسرائيل در مسير حركت به فلسطين، وقتى به صحراى سينا رسيدند، تشنه بودند، نزد موسى(عليه السلام)آمدند و طلب آب نمودند. موسى(عليه السلام)نگاهى به آن بيابان خشك كرد، هيچ آبى يافت نمى شد، بايد چه مى كرد؟ دست به دعا برداشت و با تو سخن گفت، دعا كرد و از تو يارى خواست. موسى(عليه السلام)به اميد تو اين همه جمعيّت را همراهِ خود آورده بود.
    صداى موسى(عليه السلام)را شنيدى، تو مهربان هستى و هيچ گاه بندگانت را فراموش نمى كنى، در نزديكى موسى(عليه السلام)سنگ بزرگى بود، به موسى(عليه السلام)دستور دادى تا عصايش را به آن سنگ بزند.
    عصايش را به سنگ زد، معجزه اى روى داد، از دل آن سنگ، دوازده چشمه آب جوشيد، گفتى كه مردم از اين آب گوارا بنوشند.
    امّا چرا دوازده چشمه از سنگ جوشيد؟
    يعقوب(عليه السلام)، دوازده پسر داشت، بنى اسرائيل همه از نسل اين دوازده پسر بودند، آنان به دوازده گروه تقسيم مى شدند، براى همين براى هر گروه، چشمه اى جداگانه جوشيد تا از اختلاف ميانشان جلوگيرى شود.

    * * *


    اين حكايتى بود كه در گذشته روى داده است، امّا شبيه اين ماجرا در آينده هم روى خواهد داد. وقتى مهدى(عليه السلام)در شهر مكّه ظهور كند، منتظر مى ماند تا يارانش در آن شهر جمع بشوند. وقتى تعداد يارانش به ده هزار نفر رسيد، به سمت مدينه حركت مى كند.[53]
    هوا خيلى گرم مى شود و كم كم تشنگى بر همه غلبه مى كند. مهدى(عليه السلام)كه تشنگى و گرسنگى يارانش را مى بيند، دستور مى دهد تا لشكر در وسط بيابان منزل كند.
    آنجا بيابانى خشك است، نه آبى، نه گياهى ! فقط عطش است و گرماى سوزان صحراى حجاز !
    همه يكجا را نگاه مى كنند، مهدى(عليه السلام)دستور مى دهد تا سنگ بزرگى را بياورند. اين سنگ چيست؟ او با عصايش به آن سنگ مى زند. ناگهان همه فرياد مى زنند: آب ! آب !
    آب گوارايى از آن سنگ جارى مى شود ، اين سنگ از موسى(عليه السلام)به مهدى(عليه السلام)ارث رسيده است، به راستى كه مهدى(عليه السلام)وارث همه پيامبران مى باشد.[54]
    آبى كه از آن سنگ مى جوشد هم تشنگى را برطرف مى كند و هم گرسنگى را ! [55]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۹: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن