کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۶۶ - ۶۳

     بَقَره: آيه ۶۶ - ۶۳


    وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آَتَيْنَاكُمْ بِقُوَّة وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (63 )ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (64 ) وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ (65 ) فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ (66 )
    وقتى موسى(عليه السلام)تورات را براى مردم خواند، وقتى آنان از اين سخنان تو آگاه شدند، با خود گفتند كه عمل به تورات مشكل است و براى همين شروع به مخالفت كردند.
    اينجا بود كه كوه طور به صورت معجزه آسايى از جا كنده شد و بالاى سر آنان قرار گرفت، آنان سايه كوه را بالاى سر خود ديدند و ترسيدند و گمان كردند كه آن كوه برآنان فرود خواهد آمد. همه وحشت زده شدند و دست به دامن موسى(عليه السلام)زدند و با تو پيمان بستند كه به تورات عمل كنند و اين گونه بود كه خطر از آنان برطرف شد.[57]
    اكنون از آنان مى خواهى تا نعمت هايى را كه به آنان داده اى ياد كنند و تورات را با دقّت و جدّيت بخوانند و در آن تفكّر كنند.
    به راستى كه انسان به راحتى دچار غفلت مى شود و پيمان تو را فراموش مى كند، آرى، اگر فقط براى لحظه اى فضل و رحمت تو نباشد، انسان، زيانكار خواهد شد.
    همه اميد من به رحمت توست تا بتوانم در اين بازار دنيا، زيان نكنم و بتوانم براى سعادت هميشگى خود توشه اى بردارم.
    تو براى امتحان بندگانت دستور و فرمانى مى دهى، اهل ايمان به دستوراتت عمل مى كنند و از اين امتحان سرافراز بيرون مى آيند، امّا گروهى هم سرافكنده مى شوند، براى مثال به يهوديان فرمان دادى تا شنبه را روز تعطيلى خود قرار دهند و در اين روز به كسب و كار نپردازند.
    در كنار درياى سرخ عدّه اى از يهوديان زندگى مى كردند، آن ها طبق دستور، روزهاى شنبه ماهيگيرى نمى كردند، عجيب اين بود كه در همان روزهاى شنبه ماهيان زيادى در اطراف ساحل جلوه نمايى مى كردند و آن ها وسوسه مى شدند صيد كنند و سود خوبى به جيب بزنند.
    مدّتى گذشت، طمع مال دنيا در قلب آن ها زيادتر شد، براى همين كنار ساحل حوضچه هايى ساختند، روزهاى شنبه صبر مى كردند تا ماهى ها وارد حوضچه ها شوند، بعد از آن، راه حوضچه ها را مى بستند و روز يكشنبه به صيد ماهى اقدام مى كردند.
    آن ها تصوّر مى كردند اين گونه مى توانند حكم خدا را به بازى بگيرند، اگر كسى به آنان مى گفت كه چرا اين كار را مى كنيد، در جواب مى گفتند: هرگز كار خلافى نمى كنيم، ما روز شنبه اصلاً ماهى صيد نمى كنيم ! آرى، آنان ظاهر قانون تو را حفظ كرده بودند ولى روح آن را كنار گذاشته بودند، براى كار خود كلاه شرعى درست كرده بودند.
    سرانجام تصميم گرفتى آنان را به گونه اى عقوبت كنى تا براى بشريّت درس بزرگى باشد، آنان نافرمانى تو را كردند و تو هم آنان را از رحمت خود دور كردى و آنان مسخ شدند و به شكل ميمون در آمدند و سه روز ماندند و بعد از سه روز، باران و بادى سهمگين بر آنان فرستادى و همه آنان نابود شدند.[58]
    اين مجازات شديد سزاى كسانى بود كه قانون تو را به بازى گرفته بودند، همه ما بايد به هوش باشيم و از سرنوشت آنان درس بگيريم.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۲: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن