وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آَمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (91 ) وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ (92 )وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آَتَيْنَاكُمْ بِقُوَّة وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (93 )
به يهوديان يادآورى كردى كه من از شما پيمان گرفتم و نعمت هاى زيادى به شما دادم و از شما خواستم به همه دستورات تورات عمل كنيد.
تو در تورات درباره آمدن محمّد(صلى الله عليه وآله)بشارت داده بودى و آن ها بايد به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان مى آوردند، ولى زمانى كه محمّد(صلى الله عليه وآله)از آن ها خواست تا به قرآن ايمان بياورند در جواب گفتند كه ما فقط به تورات كه كتاب آسمانى خودمان است، ايمان داريم.
به راستى آيا آنان به تورات ايمان داشتند؟ اگر واقعاً به تورات ايمان آورده بودند، پس چرا پيامبران پيشين را به قتل رساندند؟ چرا بعد از ايمان آوردن به موسى(عليه السلام)، گوساله پرست شدند؟ چرا در حقّ يكديگر ظلم و ستم نمودند؟ با وجود اين چنين كارهايى، چگونه باز مى گويند ما به تورات ايمان داريم؟ مگر تورات از آنان نخواست كه هرگز بُت نپرستند و در زمين ظلم و ستم نكنند و خون مظلومان را نريزند؟
چه شد يهوديان به قرآن كه آخرين كتاب توست ايمان نياوردند؟ اينجا مى خواهى پاسخ اين سؤالم را بدهى.
يهوديان به كتاب خودشان هم بى اعتنا بودند و از قبول آن سر باز زدند، وقتى موسى(عليه السلام)به كوه طور رفت، آنان به پرستش گوساله روى آوردند. دل هاى آنان، از عشق به گوساله پر شده بود و ديگر جايى براى تفكّر و ايمان نمانده بود.
حال اين سؤال را مى پرسى: آيا گوساله پرستى، كشتن پيامبران و پيمان شكنى، نشانه ايمان است؟
* * *