کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۲۱۰

     بَقَره: آيه ۲۱۰


    هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَل مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الاَْمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الاُْمُورُ (210 )
    آخر چگونه خدايى را كه نمى بينم، پرستش كنم؟ اينكه نمى شود، براى خدايى نماز بخوانم كه نمى بينمش !
    اين سخنى است كه بارها از كسانى كه به تو ايمان ندارند، شنيده ام. آنان مى گويند اگر خدايى را كه مى پرستيد، وجود دارد، چرا او را به ما نشان نمى دهيد؟
    بُت پرستان هم انتظار داشتند تا تو همراه با فرشتگان در سايه ابرها به زمين بيايى و آن ها تو را ببينند !
    به درستى كه سرانجام، روز قيامت فرا مى رسد، آن روز همه انسان ها زنده مى شوند و براى حسابرسى به پيشگاه تو مى آيند، آرى، بازگشت همه كارها به سوى توست.

    * * *


    تو جسم نيستى كه بتوان تو را با چشم ديد، تو بودى كه زمين و آسمان را
    آفريدى، زمان و مكان را آفريدى، تو بالاتر از آن هستى كه در مكان و زمانى، جاى گيرى.
    تو نشانه هاى خود را براى انسان بيان كردى و از هيچ چيز فروگذار نكرده اى و سرانجامِ همه كارها به دست توست.
    آرى، بايد در جواب آنان چنين بگويم: "خداى من بالاتر از اين است كه با چشم ديده شود. خداى من از ديده ها پنهان است، هيچ كس نمى تواند او را ببيند و حقيقت او را بفهمد. اگر خدا را مى شد با چشم ديد، او ديگر خدا نبود، بلكه يك آفريده بود. اگر خداى من، بُت بود، مى توانستم او را با چشم ببينم، امّا خداى من، الله است، او را هرگز نمى توان با چشم ديد".[116]
    آرى،، هر مخلوقى روزى نابود مى شود، دير يا زودش فرقى نمى كند، وقتى دل انسان دلباخته چيزى مى شود كه پايان دارد، ابتدا، خيلى خوشحال است، از اين دلبستگى لذّت مى برد، آن چيز، بتِ او مى شود و همه فضاى قلب او را پر مى كند، امّا وقتى آن بُت از بين مى رود، دل آدمى هم از بين مى رود ! وقتى با چشم خود مى بينم كه بتم نابود مى شود، خودم هم نابود مى شوم، آن روز مى فهمم بايد دلباخته كسى مى شدم كه هرگز پايانى نداشته باشد.
    آرى ! بُت هايى را كه مى توان ديد، نابودشدنى است، بايد خدايى را بپرستم كه با چشم ديده نمى شود، افتخار مى كنم تو را مى پرستم كه پنهان از ديده ها هستى، تو هرگز ديده نمى شوى و نابود نمى شوى، تو هميشه بوده و خواهى بود.[117]



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲۲: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن