کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۷۹ - ۷۵

     بَقَره: آيه ۷۹ - ۷۵


    أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (75 )وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آَمَنُوا قَالُوا آَمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْض قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (76 ) أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ (77 ) وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ (78 ) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ (79 )
    در قرآن به مسلمانان چنين گفتى: آيا انتظار داريد كه يهوديان مانند شما مسلمان شوند؟ آيا نمى دانيد آنان كسانى هستند كه در تورات دست برده و آن را تحريف كردند؟
    آرى، بزرگان يهود با اينكه نشانه هاى پيامبر اسلام و بشارت ظهور او را در تورات خوانده بودند، امّا دست به تحريف تورات زدند و آن بشارت ها را حذف كردند.
    شما از چه كسانى انتظار ايمان داريد؟
    آنان (قبل از آن كه محمّد(صلى الله عليه وآله)را به پيامبرى مبعوث كنى) در شام (سوريه) زندگى مى كردند، آن ها در كتاب آسمانى خود خوانده بودند كه آخرين پيامبر تو در سرزمين حجاز (عربستان) مبعوث خواهد شد. براى همين از شام به سرزمين حجاز مهاجرت كردند. آن ها مى خواستند اوّلين كسانى باشند كه به آن پيامبر ايمان مى آورند. عدّه اى از آن ها در مدينه كه آن روزها "يثرب" نام داشت ساكن شدند.
    در آن زمان تمامى مردم يثرب بت پرست بودند. يهوديان به بُت پرستان مى گفتند: "به زودى پيامبرى در اين سرزمين ظهور مى كند و به بُت پرستى پايان مى دهد".
    سال ها گذشت تا اينكه محمّد(صلى الله عليه وآله)را به پيامبرى مبعوث كردى و او به يثرب (مدينه) هجرت كرد; امّا متأسّفانه نه تنها يهوديان به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان نياوردند بلكه به او حسد هم ورزيدند و با او دشمنى كردند.[61]
    مردم مدينه كه مسلمان شده بودند، انتظار داشتند يهوديان به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان بياورند، آن ها نمى دانستند كه چرا يهوديان سخنان خود را فراموش كرده اند !
    آنان كسانى بودند كه آگاهانه در تورات دست بردند، كسانى كه اين چنين جرأت مى كنند و سخن تو را تحريف مى كنند، هرگز شايستگى ايمان را ندارند.
    آن ها وقتى دور هم مى نشستند به يكديگر مى گفتند كه نبايد اصلِ تورات را براى مردم بخوانيم زيرا اگر مسلمانان از بشارت هايى كه درباره محمّد(صلى الله عليه وآله)در تورات آمده است، باخبر شوند، به ما خواهند گفت چرا به محمّد(صلى الله عليه وآله)ايمان نمى آوريد. براى همين تصميم گرفتند، حقيقت را پنهان كنند، آيا آنان نمى دانستند كه تو از همه كارهايشان باخبرى و مى دانى چگونه در كتابت دست مى برند؟
    برنامه ديگر آن ها اين بود كه مطالبى دروغ را در تورات اضافه كنند و براى پيروان خود بخوانند، در تورات اصلى براى آخرين پيامبر نشانه هايى ذكر شده بود، آن نشانه ها را حذف كرده و نشانه هاى ديگرى اضافه كردند تا كسى نفهمد پيامبر موعودِ تورات، همان محمّد(صلى الله عليه وآله)است. مثلاً در تورات نوشتند كه پيامبر موعود شخصى است بلندقد ! در حالى كه محمّد(صلى الله عليه وآله)قدّى متوسط داشت.
    آن ها در تورات مطالبى نوشتند كه هر كس آن را مى خواند، تصوّر مى كرد پيامبر موعود پانصد سال ديگر ظهور خواهد كرد.[62]
    مردم عادى هم كه از سواد و علم بهره اى نداشتند، از همين بزرگان و دانشمندان خود پيروى مى كردند، اين دانشمندان، تورات دروغين را مى خواندند و اين گونه بود كه عامّه مردم فريب مى خوردند و مسلمان نمى شدند. آرى، آن ها سخنان دانشمندان خود را باور مى كردند و خيال مى كردند هنوز آخرين پيامبر خدا ظهور نكرده است.
    امّا به راستى چرا دانشمندان يهود دست به چنين كارى مى زدند؟ آن ها مى دانستند اگر پيروانشان مسلمان شوند، ديگر رياست و منافعشان تمام مى شود، آنان عاشق رياست و ثروت بودند و براى حفظ اين دو، حاضر بودند هر كارى بكنند.
    و تو كه از قصدشان خبر داشتى برايشان در قرآنِ خود پيامى فرستادى: واى بر شما كه در تورات مطالبى را اضافه مى كنيد و مى گوييد اين ها سخن خداست ! واى بر آنچه با دست خود مى نويسيد ! واى بر آنچه از اين نوشتن ها به دست مى آوريد !
    آرى، سزاى كسانى كه اين گونه باعث فريب ديگران مى شوند چيزى جز آتش جهنّم نيست. آنان آتش جهنّم را چقدر ارزان براى خود خريدند ! با تحريف تورات، چند روزى بيشتر رياست كردند، امّا عذاب هميشگى را از آنِ خود كردند.
    وقتى تمام قرآن را خواندم، ديدم كه تو كافران و ستمكاران را نفرين كرده اى، امّا فقط دانشمندانى كه حقّ را پنهان مى كنند، سه بار، آنان را نفرين مى كنى، زيرا مى دانى آنان باعث گمراهى ديگران مى شوند.

    * * *


    اين جوان از كوفه به مدينه آمده است تا امام صادق(عليه السلام)را ببيند، عشق ديدار امام، او را به اين شهر كشانده است، اكنون نزد امام خويش است و مى خواهد سؤال خود را بپرسد:
    ــ آقاى من ! خدا در قرآن، مردم عادى يهود را مذمّت و سرزنش كرده است كه چرا به سخنان دانشمندان خود گوش فرا دادند. مگر نه اينكه آن مردم بى سواد بودند و از علم و دانش دينى بهره اى نداشتند؟
    ــ بله، همين طور است.
    ــ اگر آن ها بى سواد بودند، چرا پيروىِ آنان از علمايشان اشتباه است، امّا پيروى كردن ما از علماىِ خود، كارى درست است؟ مگر ما با آنان چه فرقى داريم؟ چطور شده است كه پيروى كردن يهوديان از علماى خود گناه است، امّا پيروى كردن ما از علما كارى پسنديده؟
    ــ بله. درست است كه مردم عادى يهود از دانش دينى بهره اى نداشتند و در امور دينى از علماى خود پيروى مى كردند، امّا آنان با چشم خود ديدند علمايشان به جمع آورى دنيا حريص شده اند، مال حرام مى خورند و رشوه قبول مى كنند، آن ها به گناه و معصيت آلوده شده اند، امّا باز هم از اين علما پيروى مى كردند، اگر مسلمانان ببينند كه فقيهان به گناه و معصيت رو آورده و شيفته ثروت دنيا شده اند، نبايد از آنان پيروى كنند، هر كس كه از چنين فقيهانى پيروى كند، همانند يهوديان است.
    ــ يعنى پيروى از علماى شيفته دنيا اشتباه است، حال آن علما، يهودى باشند يا مسلمان.
    ــ آرى، اگر فقيهى را ديديد كه اهل تقوا نيست و به گناه و معصيت آلوده شده است، هيچ چيزى را از او نپذيريد. شما فقط مى توانيد از دانشمندى پيروى كنيد كه اهل تقوا باشد و با هوس هاى خود مبارزه كند.[63]

    * * *


    خدايا ! اكنون مى فهمم كه چرا اين گونه مرا از خطر علماى بى تقوا برحذر داشتى، به راستى كه خطر هيچ چيز براى دين تو بدتر از اين چنين علمايى نيست، علمايى كه دين را وسيله رسيدن به ثروت و قدرت مى كنند و با دين تو بازى مى كنند.
    فهميدم كه علماى يهود با آن كه مى دانستند محمّد(صلى الله عليه وآله)پيامبر توست، اين حقيقت را انكار كردند و باعث گمراهى مردم شدند.
    من امروز در انتظار آمدن مهدى(عليه السلام)هستم، شبانه روز براى آمدنش دعا مى كنم، بايد خود را آماده ظهور كنم، روزى كه علماى بى تقوا در مقابل امام زمان مى ايستند، وقتى ببينند كه قدرت و منافع آنان با آمدن مهدى(عليه السلام)از بين خواهد رفت، با آن حضرت، مخالفت مى كنند و مردم را گمراه مى كنند.

    * * *


    وقتى مهدى(عليه السلام)ظهور كند هفتاد نفر به دشمنى با او برمى خيزند و سخنان دروغ به خدا و پيامبر نسبت مى دهند.
    آيا كسانى غير از علماى بى تقوا اقدام به ساختن حديث دروغ مى كنند؟ آنان علمايى هستند كه با استفاده از دين به جنگ مهدى(عليه السلام)مى روند و مى خواهند اين گونه نور خدا را خاموش كنند، آنان با مهدى(عليه السلام)درگير مى شوند و به روى مهدى(عليه السلام)و يارانش سلاح مى كشند.[64]
    گروه ديگرى پيدا مى شوند كه قرآن را براى مردم مى خوانند و آيات آن را به گونه اى تفسير مى كنند تا مردم به جنگ مهدى(عليه السلام)بروند.[65]
    آنان علماى بى تقوايى هستند و براى تشويق مردم به جنگ با مهدى(عليه السلام)، آيه قرآن مى خوانند ! آنان با تحريفِ معناى آيه هاى قرآن، مى خواهند ثابت كنند كه مهدى(عليه السلام)دروغ مى گويد !
    وقتى مهدى(عليه السلام)نزديك كوفه مى رسد، بيش از ده هزار فقيه راه را بر او مى بندند و مى گويند: ما به تو هيچ نيازى نداريم ! بايد از همان راهى كه آمده اى، برگردى و بروى !! [66]
    اين ها، سخنانى بود كه از خاندان پيامبر به ما رسيده است. به راستى هدف آنان از بيان اين سخنان چه بوده است؟
    بارخدايا ! از تو مى خواهم به من توفيق دهى تا بتوانم راه درست را تشخيص بدهم، پيرو علمايى باشم كه خود را خاك پاى مهدى(عليه السلام)مى دانند، به من شناختى بده تا بتوانم از فقيهانى كه به اسم تو و به اسم قرآنِ تو با مهدى(عليه السلام)سر جنگ دارند، دورى كنم. كمكم كن تا فريب آنان را نخورم، به راستى كه در روزگار ظهور امتحان سختى را در پيش دارم.

    * * *


    نام او فُضَيل است، او از بصره به مدينه آمده است تا امام صادق(عليه السلام)را ببيند. وقتى خدمت امام مى رسد امام رو به او مى كند و مى گويد:
    ــ وقتى مهدىِ ما قيام كند با جهل و نادانى مردم روبرو خواهد شد، شرايط او بسيار سخت تر از شرايط ظهور پيامبر خواهد بود.
    ــ براى چه؟ مگر در زمان ظهور مهدى(عليه السلام)چه اتّفاقى خواهد افتاد؟ چرا شرايط آن زمان سخت تر از زمان پيامبر خواهد بود؟
    ــ وقتى رسول خدا به پيامبرى مبعوث شد، مردم به عبادت سنگ ها و چوب ها مشغول بودند، پيامبر وظيفه خود را انجام داد و آنان را از بُت پرستى نجات داد، امّا وقتى مهدى(عليه السلام)ظهور كند، مسلمانان هستند كه با او مخالفت خواهند كرد، آنان آيات قرآن را بر ضدّ او تفسير خواهند كرد ! [67]
    فضيل با شنيدن اين سخن به فكر فرو رفت، زمانى كه مهدى(عليه السلام)ظهور كند، كسانى با اسم قرآن به مخالفت با او خواهند پرداخت، مهدى(عليه السلام)بايد با تفسير غلط و اشتباه قرآن مبارزه كند و اين كارى است بسيار دشوار !
    من چقدر ساده بودم كه خيال مى كردم دشمنان امام زمان فقط كافران هستند، نه، بزرگ ترين دشمنان آن حضرت، گروهى هستند كه قرآن را تفسير مى كنند، اين گروه همان علماى بى تقوايى هستند كه از دين و اعتقادات مردم براى ضربه زدن به امام زمان استفاده مى كنند، آنان به كانون ثروت و قدرت وابسته هستند، مى دانند كه با پيروزى امام زمان، دروغ هايشان آشكار خواهد شد، براى همين تلاش مى كنند تا با استفاده از قرآن به جنگ مهدى(عليه السلام)بروند، افسوس كه نمى دانند پيروزى مهدى(عليه السلام)وعده اى آسمانى است و آنان به زودى به سزاى همه كارهاى خود خواهند رسيد.

    * * *


    بارخدايا ! تو مى دانى من امام زمانم را دوست دارم، به امامت او اعتقاد دارم، كمكم كن تا همواره در راه او بمانم، من با دشمنان او، دشمن هستم، مى دانم اگر بخواهم جزء پيروان واقعى او باشم، بايد با دشمنانش، دشمن باشم.
    تو امام زمان را محور حقّ و حقيقت قرار دادى، حقّ، آن چيزى است كه او آن را مى پسندد، باطل چيزى است كه او از آن بيزار است.[68]
    من آمادگى خود را براى يارى او اعلام مى كنم، آماده ام و منتظرم تا روزگار ظهورش فرا رسد، روزى كه تو دين خود را به دست او زنده مى كنى.
    بارخدايا ! از تو مى خواهم تا مرا يارى كنى تا در راه او ثابت قدم بمانم. كارى كن كه قلب من براى هميشه از آنِ امام زمانم باشد، توفيقم بده تا از امام زمان جدا نشوم !



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۷: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن