کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۲۷۵

     بَقَره: آيه ۲۷۵


    الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (275 )
    درباره "انفاق" سخن گفتى و از مسلمانان خواستى به نيازمندان كمك كنند.
    در جامعه اختلاف بين افراد وجود دارد، برخى ثروتمند و عدّه اى ديگر از امكانات مادّى كمترى برخوردارند، حال اگر همه انسان ها بندگان واقعى تو باشند و كمتر به دنيا دلبستگى داشته باشند، با يكديگر مهربانى مى كنند، ثروتمندان از فقيران دستگيرى مى نمايند و مشكلات مادّى شان را برطرف مى كنند، براى همين است كه تو اين قدر به انفاق تأكيد مى كنى.
    ولى اگر جامعه از ياد تو غافل شود و عاشق دنيا شود، چه اتّفاقى مى افتد؟ دنياپرستى و رقابت جاى يكتاپرستى و برادرى را مى گيرد، ثروتمندان با وجود آگاهى از فقر نيازمندان، به آنان كمك نمى كنند، بلكه به جاى دلسوزى، شيره جان آنان را مى گيرند، آنان پول خود را در اختيار ديگران قرار مى دهند به شرط آن كه زمان معيّنى اصل پول را با مقدارى سود باز پس بگيرند، اين همان ربا مى باشد كه حرام است.
    ثروتمندان از تنگدستى فقيران سوءاستفاده مى كنند و روز به روز ثروت بيشترى به دست مى آورند، اكنون مى خواهى درباره "ربا" سخن بگويى. مى دانى ربا بيمارى خطرناكى براى جامعه توحيدى است.

    * * *


    تو رباخواران را همانند كسانى مى دانى كه نمى توانند تعادل خود را حفظ كنند، اين سخن پيام مهمّى براى رباخواران دارد، كسى كه به اين عمل زشت رو آورد، ديگر نمى تواند حقايق را ببيند، مستىِ ثروت چشم او را كور مى كند، عشق به دنيا همه وجودش را فرا مى گيرد و فقط به سود بيشتر فكر مى كند.
    يادم نمى رود روزى با يكى از آنان روبرو شدم، ديدم خيلى در فكر است، او رو به من كرد و گفت:
    ــ امروز فكر مى كردم كه من چقدر ضرر كرده ام.
    ــ چطور مگر؟
    ــ اگر خانه خود را مى فروختم و پول آن را به ديگران مى دادم، مى دانى سالى چقدر سود مى گرفتم !
    ــ اين چه حرفى است كه مى زنى. خانه محلّ آرامش انسان است، انسان نياز به يك سرپناه دارد.
    ــ درست است، امّا چه كنم، هروقت به خانه مى روم، اين فكر به ذهنم مى رسد، دست خودم نيست. فكر مى كنم كه چقدر ضرر كرده ام.
    آن روز فهميدم كه هر كس اهل رباخوارى شد، ديگر روى آرامش را نمى بيند، مستىِ ثروت، چشم او را كور مى كند و به خودش هم رحم نمى كند، شيطان بر تمام وجود او مسلّط مى شود و لحظه مرگ هم شيطان خواهد آمد و او را آشفته خواهد نمود.[135]
    آرى، تو ربا را حرام اعلام مى كنى و از مسلمانان مى خواهى از اين كار زشت پرهيز كنند و به جاى آن به تجارت بپردازند كه تو بركت را در آن قرار داده اى.
    قبل از ظهور اسلام عدّه اى رباخوار بودند، وقتى تو اين آيه را نازل كردى، آنان از اين كار دست برداشتند، قانون حرام بودن ربا، شامل گذشته نشد، يعنى كسانى كه قبل از اسلام، ثروتى را از راه ربا به دست آورده بودند، مورد بخشش خود قرار دادى، مهم اين بود كه بعد از ابلاغ حرام بودن ربا، ديگر كسى به رباخوارى نپردازد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷۰: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن