کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۱۷۹ - ۱۷۸

     بَقَره: آيه ۱۷۹ - ۱۷۸


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالاُْنْثَى بِالاُْنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَان ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (178 )وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الاَْلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (179 )
    وقتى دين مسيحيّت را بررسى مى كنم، مى بينم كه اين دين بيشتر به ارتباط انسان با تو پرداخته است و كمتر به "شريعت" و "فقه" مى پردازد.
    شريعت، همان راه و رسم زندگى فردى و اجتماعى است، مسيحيّت برنامه اى براى زندگى فردى و اجتماعى انسان ندارد. دين اسلام را كامل ترين دين ها قرار دادى، اين دين، براى همه زندگى من برنامه دارد، اين همان فقه اسلامى است كه براى تولّد، ازدواج، خواب، خوراك، پوشاك من برنامه دارد، يك مسلمان در چهارچوب اين برنامه زندگى مى كند و اين برنامه به او، هويّت اسلامى مى دهد، چيزى كه مسيحيّت از آن محروم است. اسلام براى ارتباط بين انسان ها هم برنامه دقيقى دارد. جالب است افرادى كه از مسيحيّت به اسلام رو مى آورند، بيشتر مجذوب اين برنامه زندگى اسلامى مى شوند.

    * * *


    تو انسان را آزاد آفريدى، راه خوب و بد را به او نشان دادى، پيامبران را براى هدايت او فرستادى، نداى وجدان و فطرت را درون او قرار دادى تا از زشتى ها برحذرش دارد. در اين ميان عدّه اى ستمكار با اختيار، زشتى ها را انتخاب مى كنند و به ديگران ظلم و ستم مى كنند و گاه فرد مظلومى را مى كشند.
    اكنون مى خواهى قانون قصاص را بيان كنى، اگر انسانى دست به قتل انسان ديگرى زد، بايد مجازات شود، البتّه شرط اين مجازات اين است كه اين قتل از روى عمد و آگاهى باشد، اگر يك نفر در هنگام رانندگى به صورت غير عمدى به يك نفر برخورد كند و منجر به فوت شود، فقط بايد خون بها بدهد، زيرا عمداً اين كار را نكرده است.
    سخن در اين است كه اگر كسى از روى آگاهى و با عمد شخصى را بكشد، بايد كشته شود، اين همان قانون قصاص است.
    اجراى اين قانون مانع مى شود كه قتل و جنايت در جامعه زياد بشود، تو خواسته اى تا از جان انسان دفاع كنى. قصاص را براى حفظ حيات و زندگى اجتماعى معرّفى مى كنى. قصاص يك برخورد و انتقام شخصى نيست، بلكه تأمين كننده امنيّت اجتماعى است. اگر در جامعه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنيّت از بين مى رود.
    اگر به بهانه هاى مختلف از اجراى اين قانون سرپيچى كنيم، جامعه ديگر روى آرامش و امنيّت را نخواهد ديد.
    امروزه مى بينيم در بعضى كشورها از قصاصِ قاتل خوددارى مى كنند و فقط به زندانى كردن اكتفا مى كنند، متأسّفانه در اين كشورها آمار قتل و جنايت رو به فزونى نهاده است.
    البتّه تو سه راه حلّ براى بازماندگان مقتول ارائه مى دهى:
    1 - بدون دريافت خون بها، قاتل را ببخشند.
    2 - خون بها دريافت كنند كه در اين صورت قاتل قصاص نمى شود.
    3 - قاتل را قصاص كنند.
    اين دستور عادلانه، باعث اجراى عدالت مى شود و از خونريزى ها جلوگيرى مى كند، زيرا گاهى پيش آمده است كه با كشته شدن يك نفر، خويشاوندان آن مقتول، براى انتقام گيرى دست به كشتن چندين نفر مى زدند، امّا قانون تو، بر عدالت تأكيد دارد، خويشاوندان مقتول فقط حقّ دارند يك نفر را مجازات كنند، آن هم شخصى كه ثابت شده قاتل است. از طرف ديگر راه عفو و بخشش را نمى بندى. نكته مهم اين است كه اين قانون، احترام خون انسان را كاهش نمى دهد و قاتلان را جسور نمى سازد.
    آرى، اين قانونى است كه آن را براى نظم جامعه وضع كرده اى، ممكن است براى عدّه اى، قصاص در نگاه اوّل ظالمانه باشد. اگر قدرى فكر كنند مى فهمند كه اين قانون، رمز حيات و بقاى جامعه سالم است.

    * * *


    1 - اگر مردى به دست يك مرد كشته شود، مردِ قاتل را مى توان قصاص كرد.
    2 - اگر مردى به دست زنى كشته شود، زنِ قاتل را مى توان قصاص نمود.
    2 - اگر زنى به دست مردى كشته شود، آيا مى توان مردِ قاتل را قصاص كرد؟
    در اين صورت بايد بازماندگان آن زنى كه كشته شده است، نصف پول خون بهاى مرد را به خانواده مرد پرداخت كنند، در اين صورت آن ها مى توانند آن مرد قاتل را قصاص كنند.
    اين قانون توست، امّا آيا اين قانون معنايش اين است كه خون زن كم رنگ تر از خون مرد است؟
    خير. از آنجا كه مرد نقش بيشترى در تأمين اقتصاد خانواده دارد و مخارج خانواده به عهده اوست، طبيعى است كه فقدان مرد براى خانواده، ضرر مالى بيشترى دارد، براى همين خون بهاى مرد بيشتر از زن است تا به اين وسيله مقدارى از اثرات سوء فقدان مرد براى افراد خانواده اش جبران شود. البتّه برخى زنان نيز نان آور خانواده خود مى باشند، امّا قانون بر اساس وضعيّت كلّى جامعه در كلّ تاريخ بشر است.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۰۱: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن