کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۱۶۷ - ۱۶۵

     بَقَره: آيه ۱۶۷ - ۱۶۵


    وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آَمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ (165 ) إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الاَْسْبَابُ (166 ) وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَات عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ (167 )
    اگر انسان به نشانه هاى طبيعت خوب نگاه كند، به شناخت تو مى رسد و نظام آفرينش را هدفمند مى يابد و تلاش مى كند تا زندگيش رنگ و بوى حقيقت به خود بگيرد.
    امّا گروهى از مردم به جاى پرستش تو به پرستش بُت ها مى پردازند، گروهى به جاى آن كه تو را پروردگار خود بدانند، در مقابل صاحبان قدرت سر تعظيم فرود مى آورند، مطيع چشم و گوش بسته آنان مى شوند و صاحبان زر و زور و تزوير را آن چنان دوست مى دارند كه بايد تو را اين گونه دوست داشت. دل انسان حرم توست، در دل بايد بالاترين محبّت ها كه همانا محبّت توست خانه كند، امّا گروهى بت پرست و مُرادپرست مى شوند.
    آنان فراموش مى كنند كه همه چيز غير از تو روزى نابود مى شود، به زودى همه بُت ها و مرادها از بين خواهند رفت.
    آرى، تو انسان را به گونه اى آفريده اى كه هميشه در جستجوى كمال و زيبايى باشد، دل آدمى اگر به محبّت تو برسد، آرام مى شود زيرا همه زيبايى ها و كمال ها از آنِ توست و تو هرگز نابود نمى شوى.
    وقتى انسان دلباخته چيزى مى شود كه پايان دارد، درست است كه ابتدا بسيار خوشحال مى شود، از اين دلبستگى لذّت مى برد، آن چيز، بتِ او مى شود و همه فضاى قلب او را پر مى كند، امّا وقتى آن بُت از بين مى رود، دل آدمى هم از بين مى رود.
    وقتى انسان با چشم خود ببيند كه بُت و آرمان او نابود مى شود، خودش هم نابود مى شود، آن روز مى فهمد بايد دلباخته كسى مى شد كه هرگز پايانى نداشت.
    اهل ايمان تو را بيش از همه دوست دارند، اين محبّت ريشه در فطرت آنان دارد، اين محبّتى است كه از روى عقل و علم و آگاهى است و براى همين هرگز سرد و خاموش نمى شود، امّا عشق به بُت ها و مرادها ريشه در جهل و خرافه و خيال دارد و به زودى اين عشق سرد و خاموش خواهد شد.

    * * *


    روز قيامت كه فرا رسد پرده هاى تعصّب، غرور و جهل از جلوى ديدگان همه كنار مى رود، همه به قدرت تو پى مى برند و با تمام وجود قدرتت را حس مى كنند، آن روز، روز سختى براى كسانى خواهد بود كه به جاى دوستى تو، دوستى ديگران را در دل داشته اند.
    آن روز مى فهمند چقدر اشتباه كرده اند كه به غير تو دل بسته اند واز شدّت بيچارگى دست به دامن بُت ها و رهبران خود مى شوند، ولى بُت ها و رهبرانشان از آنان بيزارى مى جويند، آن وقت است كه آن مردم بيچاره دستشان از همه جا كوتاه و همه پيوندهاى آنان بريده مى شود.
    آن روز پيروان گمراه وقتى بىوفايى بُت ها و رهبران خود را مى بينند، پشيمان مى شوند ولى ديگر كار از كار گذشته است. سرمايه هاى وجودى خود را در راه رهبران گمراه خود صرف نموده اند، دين خود را به دنيا فروخته اند، حسرت بزرگى به دل دارند و با خود چنين مى گويند: "اى كاش ما بار ديگر به دنيا باز مى گشتيم و از رهبران خود بيزارى مى جستيم، اگر ما دوباره به دنيا باز مى گشتيم هرگز از آنان پيروى نمى كرديم"، امّا اين حسرت هيچ فايده اى ندارد، آن روز هرگز راهى براى بازگشت به دنيا نيست، روز قيامت روزى است كه هر كس سزاى عمل خويش را مى بيند و ديگر جايى براى جبران گذشته ها نيست.

    * * *


    بايد به هوش باشم، رهبر من كيست؟ مراد من كيست؟ عشق و محبّت چه كسى را به دل دارم؟ اگر به دنبال رهبرى باشم كه مرا از او نهى كرده اى، بايد بدانم كه من پلى شده ام تا او به قدرت، هوس ها و آرزوهاى خود برسد و در روز قيامت مرا رها خواهد كرد و از من بيزارى خواهد جست و تنها حسرت براى من مى ماند و بس !
    بايد از رهبران طاغوتى دل بركنم و به سوى رهبران آسمانى بروم، آرى، تو برايم رهبران آسمانى برگزيدى، پيامبر و جانشينان پاك او، همان رهبران آسمانى هستند كه دوست دارى از آنان پيروى كنم، امروز هم، مهدى(عليه السلام)حجّت تو روى زمين است، از من مى خواهى تا عشق و محبّت او را به دل داشته باشم.
    محبّت به امام زمان، محبّت به توست. از من خواسته اى تا فقط ولايت او را بپذيرم و پيرو او باشم. اگر به سوى او بروم به هدايت، رهنمون مى شوم و سعادت دنيا و آخرت را از آنِ خود مى كنم.
    امام زمان، نورِ تو در آسمان ها و زمين است، او مايه هدايتِ همه است، رهبرى است كه همه را به سوى تو راهنمايى مى كند، اگر راهنمايى او نباشد، هيچ كس نمى تواند به سعادت و رستگارى برسد.
    هر كس مى خواهد به سمت تو بيايد، بايد به سوى امام زمان رو كند، فقط از راه او مى توان به تو رسيد. هر كس با او بيگانه باشد، هرگز به مقصد نخواهد رسيد.[99]
    تو به من ياد داده اى كه در نماز بگويم: (اهدِنا الصِّراطَ المُستَقيم)، راه مهدى(عليه السلام)همان راه هدايت است، اگر مهدى(عليه السلام)را دوست دارم، چون تو مرا به محبّت او امر كرده اى، از من خواسته اى از طاغوت ها بيزارى بجويم و حجّت تو را دوست بدارم، همه دين، دوستىِ دوستان تو و دشمنى با دشمنان توست، من بايد از طاغوت هاى زمان خود بيزارى بجويم و عشق مهدى(عليه السلام)را در دل جاى دهم، اين تنها راه سعادت و رستگارى است، مهدى(عليه السلام)را دوست دارم چون او را از همه پليدى ها و زشتى ها پاك كرده اى، عشق به او، عشق به همه خوبى ها و زيبايى ها مى باشد، فقط اوست كه مرا به سوى تو رهنمون مى كند.[100]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹۴: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن