وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ (171 )
گروهى از انسان ها به جاى پرستش تو، خدايان دروغين را مى پرستند، آنان هرگز به نداى اهل ايمان گوش نمى دهند و به كار خود مشغول هستند.
اكنون مى خواهى حالِ آن گمراهان را در قالب مثال برايم بيان كنى: گلّه گوسفندى به چراگاه سرسبزى رسيده است و به خوردن علف هاى تازه مشغول است، در اين ميان، گرگى به كمين مى نشيند تا در اوّلين فرصت به گوسفندان حمله كند. اگر كسى از راه برسد و بخواهد گوسفندان را از خطر باخبر سازد، چه كار بايد بكند؟ او هر چه فرياد برآورد كه اى گوسفندان ! گرگ در كمين شماست، گوسفندان معناى آن را نمى فهمند و متوجّه خطر نمى شوند.
مَثَل آنانى كه كفر مىورزند واز قبول حقّ و حقيقت سر باز مى زنند، مانند آن گوسفندان مى باشد، بلكه آنان از گوسفندان بدتر مى باشند، زيرا گوسفندان حداقل سر و صدا را متوجّه مى شوند، امّا اين كافران به جايى مى رسند كه كور و كر و لال مى شوند، اصلاً هيچ صداى حقّى را نمى شنوند.
آرى، انسان در اثر كفر به جايى مى رسد كه ديگر اميدى به هدايت او نيست.
[101]