کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    بَقَره: آيه ۲۶۷

     بَقَره: آيه ۲۶۷


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الاَْرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآَخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (267 )
    در مدينه مردى زندگى مى كرد كه سرمايه زيادى را از راه حرام به دست آورده بود، او مقدارى از اموالش را به عنوان صدقه به نيازمندان مى داد. اين آيه را بر پيامبر خود نازل كردى تا به مردم بگويد كه تو صدقه اى را مى پذيرى كه از مال حلال باشد.
    اشتباه بزرگى است كه عدّه اى براى به دست آوردن ثروت هر كارى مى كنند، حقوق مردم را پايمال مى كنند، از راه حرام بر ثروت خود مى افزايند، بعد از آن كه ثروتشان زياد شد، مقدارى از آن را در راه خير مصرف مى كنند، تو به آنان مى گويى كه اين كارها را هرگز نمى پذيرى، صدقه وقتى ارزشمند است كه انسان زحمت بكشد و كسب حلال داشته باشد و آنگاه به نيازمندان انفاق كند.

    * * *


    مردم مدينه نخلستان هاى زيادى داشتند، در مدينه انواع درختان خرما وجود داشت، بعضى از درختان، خرماى بسيار مرغوب و گران مى دادند، از بعضى درختان هم خرماى بسيار ارزان به دست مى آمد.
    عدّه اى از مسلمانان وقتى مى خواستند صدقه بدهند، ارزان ترين نوع خرما را انتخاب مى كردند و آن را صدقه مى دادند، خرماهايى كه شيرينى كمترى داشت و نامرغوب بود و خودشان از آن ها نمى خوردند و چه بسا آن ها را دور مى ريختند.
    به پيامبر وحى كردى تا به آنان بگويد كه وقتى مى خواهيد در راه خدا انفاق كنيد، از بهترين ها صدقه بدهيد.
    آن ها نمى دانستند كه وقتى چيزى را صدقه مى دهند در واقع با تو معامله مى كنند، پس چرا در هنگام معامله با خدا، پست ترين خرما را به فقيران مى دهند؟ آيا اين كار باعث تحقير نيازمندان نمى شود؟
    تو دوست دارى كه عزّت و احترام نيازمندان حفظ شود، بايد چيزى را صدقه بدهم كه خودم آن را دوست دارم.
    اگر من چيزى را دوست ندارم، نبايد آن را به عنوان صدقه به نيازمندان بدهم، من بايد از بهترين مال خود صدقه بدهم.
    ثروتمندى را مى شناسم كه خيلى وقت ها مهمانى هاى بزرگى مى گيرد، آخرِ شب كه مى شود و مهمان ها مى روند، غذايى را كه بايد دور بريزد برمى دارد و براى نيازمندان مى برد. اينكه هنر نيست. هنر آن است كه او سرِ شب، قبل از آن كه براى مهمانان سفره پهن كند، مقدارى از آن غذا را براى نيازمندان ببرد. كارى كه او انجام مى دهد صدقه نيست، بلكه اسم آن، جلوگيرى از اسراف است ! اسراف گناه است، او با اين كار خود، از گناهى جلوگيرى مى كند، ولى نبايد انتظار داشته باشد كه به او ثواب صدقه را بدهى !

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶۲: از كتاب تفسير باران، جلد اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن