کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مائِده: آيه ۶

      مائِده: آيه ۶


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَر أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَج وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (6 )
    نماز، معراج مؤمن است، اگر من نماز را با آداب آن بخوانم، به تو نزديك مى شوم و از لطف و مهربانى تو بهره مند مى شوم، من براى خواندن نماز، بايد وضو بگيرم، اگر آب در دسترس نبود، بايد تيمّم كنم، از وضو و تيمّم سخن مى گويى، اين همان شريعت توست كه من بايد به آن عمل كنم.
    از من مى خواهى تا اين گونه وضو بگيرم:
    1 - ابتدا صورت خود را بشويم.
    2 - دو دست خود را تا آرنج بشويم.
    3 - قسمت جلو سر خود را با دست خود مسح كنم (دست خود را كه مرطوب است به جلو سر خود بكشم).
    4 - هر دو پاى خود را از سر انگشتان تا برآمدگى استخوان روى پا مسح نمايم.
    من همواره براى خواندن نماز بايد اين گونه وضو بگيرم.

    * * *


    ــ استاد ! چرا ما شيعيان بر خلاف قرآن وضو مى گيريم؟
    ــ تو از كجا اين سخن را مى گويى؟
    ــ قرآن در آيه 6 سوره مائده چنين مى گويد: "صورت و دست هاى خود را تا آرنج بشوييد". به عبارت "تا آرنج" دقّت كنيد. ما بايد دست خود را از سرانگشت تا آرنج بشوييم، ولى ما برعكس عمل مى كنيم، دست خود را از آرنج تا سرانگشتان مى شوييم. اين برخلاف قرآن است.
    ــ مى خواهى بگويى كارى كه اهل سنّت انجام مى دهند، مطابق قرآن است؟
    ــ آرى، آنان هميشه دست ها را از سر انگشتان تا آرنج مى شويند. قرآن هم اين را تأييد مى كند.
    ــ عزيزم ! سؤال تو را شنيدم. وقت آن است كه به جواب من گوش فرا دهى.

    * * *


    نقّاش ساختمان به خانه من آمده بود، من به او گفتم: "اين ديوار را از كف تا يك متر رنگ كن".
    او وسايل كار خود را آورد و مشغول كار شد. من به او گفته بودم ديوار را از كف تا يك متر رنگ كند، امّا وقتى من نگاه كردم ديدم كه او يك متر ديوار را خط كشيد و ديوار از بالا به سمت كف اتاق رنگ كرد.
    من به او گفته بودم: از كف تا يك متر رنگ كن ! او چرا به سخن من توجّه نكرد؟ چرا ديوار را از بالا به پايين رنگ كرد؟ چرا او سخن مرا نفهميد؟
    آيا من مى توانستم به او اعتراض كنم؟
    مى دانم تو با تعجّب اين سخن مرا مى خوانى، آخر چه فرقى مى كند، مهم اين است كه يك متر ديوار، رنگ بشود، فرقى نمى كند كه رنگ كردن از بالا به پايين باشد، يا از پايين به بالا !
    يك بار ديگر به اين جمله دقّت كن: از كف تا يك متر رنگ كن !
    واژه "تا" در اين جمله، محدوده كار را مى رساند و معناى آن اين نيست كه رنگ كارى بايد از كف شروع شود و به فاصله يك متر تمام شود.
    وقتى به زبان فارسى مراجعه مى كنيم مى بينيم كه كلمه "تا" دو معنا دارد:
    1 - پايان
    "نقّاش ساختمان من از ساعت 8 صبح تا 4 عصر، كار كرد".
    مشخّص است كه آغاز كار نقّاش در خانه من، ساعت 8 صبح بوده و پايان كار او هم ساعت 4 عصر بوده است.
    2 - محدوده
    "نقّاش ساختمان ديوار را از كف اتاق تا يك متر، رنگ كرد".
    در اين جمله مى خواهم محدوده اى را كه رنگ شده است، بيان كنم. من نمى خواهم بگويم كه نقّاش ديوار را از پايين به بالا رنگ كرده است. براى من مهم نيست كه نقّاش چگونه كار خود را انجام داده است، مهم اين است كه او اين محدوده را رنگ نموده است.

    * * *


    قرآن چنين مى گويد: "دست ها را تا آرنج بشوييد". بايد بررسى كنيم و بفهميم كه كلمه "تا" به چه معنايى است؟ اينجا دو احتمال وجود دارد:
    1 - بيان نقطه پايان
    دست را از انگشتان تا آرنج بشويد و نقطه پايانىِ شستن هم، آرنج باشد.
    2 - بيان محدوده
    محدوده شستن دست تا آرنج است. لازم نيست كه بالاى آرنج شسته شود.
    در واقع اين آيه نمى خواهد آغاز شستن و پايان آن را بيان كند. در اين آيه، نكته مهم بيان محدوده شستن است.
    اين دو احتمالى است كه در اينجا مطرح است. ديگر وقت آن است كه بفهميم كه كدام يك از اين دو احتمال، درست است.

    * * *


    اسم او زُراره است، او در شهر كوفه زندگى مى كند، او مى خواهد بداند كه پيامبر چگونه وضو مى گرفت، براى همين وقتى به سفر حجّ مى رود نزد امام باقر(عليه السلام)مى رود تا سؤال خود را بپرسد:
    آقاى من ! براى من بگو كه پيامبر چگونه وضو مى گرفت !
    امام با مهربانى لبخندى مى زند، او مى داند كه جواب اين سؤال براى زراره بسيار مهم است.
    امام باقر(عليه السلام)ظرف آبى را مى طلبد، مشتى از آب به صورت خود مى ريزد و صورت خود را از بالاى پيشانى تا چانه مى شويد، او فقط گردى صورت خود را مى شويد. امام گوش ها را نمى شويد. حتماً شنيده اى كه اهل سنّت، هنگام وضو، گوش خود را هم مى شويند، زراره مى فهمد شستن گوش ها، هنگام وضو لازم نيست.
    امام يك مشت آب برمى دارد و دست راست خود را مى شويد، زراره خوب نگاه مى كند; امام، دست خود را از آرنج تا سرِ انگشتان مى شويد. بعد از آن، دست چپ خود را از آرنج مى شويد.
    زراره خوب نگاه مى كند، او مى فهمد كه روش پيامبر در وضو، شستن دست از آرنج تا انگشتان بوده است.
    اكنون امام با رطوبتى كه در دست راست او باقى مانده است، جلو سر خود را مسح مى كند، سپس روى پاى راست و چپ را (از سر انگشت تا برآمدگى روى پا) مسح مى كند.
    زراره متوجّه مى شود كه پيامبر براى وضو، پاى خود را نمى شسته است، بلكه او روى پاى خود را مسح مى كرده است. اهل سنّت پاى خود را هنگام وضو مى شويند، اين كار بر خلاف روش پيامبر است.
    اين گونه است كه زراره به جواب سؤال خود مى رسد و دلش آرام مى شود.[11]
    آرى، پيامبر بارها فرمود كه در ميان شما دو چيز گرانبها به يادگار مى گذارم كه اگر پيرو اين دو باشيد، هرگز گمراه نخواهيد شد: قرآن و اهل بيت.
    اهل بيت(عليهم السلام)بهترين مفسّران قرآن مى باشند، ما براى فهم قرآن بايد نزد آنان برويم.[12]

    * * *


    وقتى كسى با همسر خود تماس جنسى داشته باشد، بايد بعد از آن با آب غسل نمايد و تمام بدن خود را بشويد، اكنون سؤال اين است اگر كسى نتواند وضو بگيرد يا غسل كند، وظيفه اش چيست؟
    اين دستور توست: كسى كه مريض باشد و نتواند وضو بگيرد يا غسل كند، يا در سفر باشد و آب در دسترس او نباشد، بايد بر خاك پاك تيمّم كند.
    تيمّم اين است كه دو دست خود را بر خاك پاك بزنيم و صورت و روى دست هاى خود را مسح كنيم، تو دين اسلام را دين سهل و آسان قرار داده اى و هرگز بر بندگان سخت نمى گيرى، تو مى خواهى كه ما همواره پاكيزه باشيم.
    وضو و تيمّم تأثير معنوى بر روح و جان ما دارند و باعث نزديكى ما به تو مى شوند، تو با بيان حكم وضو و تيمّم، نعمت را بر ما تمام كردى و زمينه نزديكى هر چه بيشتر ما را به خودت فراهم نمودى، ما بايد شكرگزار اين نعمت باشيم.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن