وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آَذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آَيَة لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الاَْوَّلِينَ (25 ) وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (26 ) وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآَيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (27 ) بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (28 )
اى محمّد ! گروهى از بُت پرستان نزد تو مى آيند و وقتى قرآن مى خوانى به قرآن گوش فرا مى دهند، هدف آنان اين است كه نقطه ضعفى در قرآن پيدا كنند تا بتوانند شبهه اى درست كنند و مانع شوند كه ديگران به اين كتاب آسمانى نزديك شوند.
من بر دل هاى آنان پرده ها مى افكنم و آنان نمى توانند حقّ را درك كنند و در گوش آنان سنگينى قرار مى دهم، زيرا آنان نمى خواهند حقيقت را بشنوند، آنان به دنبال دسيسه اند، اگر آنان همه نشانه هاى آسمانى را هم ببينند، ايمان نمى آورند.
وقتى آنان نزد تو مى آيند با تو ستيزه مى كنند و مى گويند: "اين قرآن، چيزى جز افسانه هاى گذشتگان نيست".
آنان نه تنها قرآن مرا، افسانه مى خوانند، بلكه از آن دورى مى جويند و مردم را از شنيدن آن باز مى دارند، آنان نمى فهمند كه با اين كار، خود را هلاك مى كنند و محروميّت خود را از برنامه هاى سعادت بخش قرآن رقم مى زنند.
حالِ آنان در روز قيامت ديدنى است، وقتى كه فرشتگان بخواهند آنان را در آتش جهنّم وارد كنند. در آن لحظه مى گويند: كاش به دنيا باز مى گشتيم و ديگر سخنان خدا را انكار نمى كرديم و از اهل ايمان مى شديم.
ولى اين چنين نيست، آنان از كارهاى خود پشيمان نيستند، در آن روز، همه گناهان پنهانى آنان آشكار مى شود و از نتيجه گناهان خود به وحشت مى افتند.
آن لحظه اى كه آنان آتش جهنّم را به چشم مى بينند، آرزو مى كنند كه بتوانند به دنيا بازگردند و جبران گذشته ها را كنند، امّا آنان دروغ مى گويند، اگر به دنيا بازگردند، همين كه چند روزى گذشت و خاطره آتش جهنّم از ذهنشان كنار رفت، بار ديگر به كفر و بُت پرستى رو مى آورند.
* * *