کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَعراف : آيه ۱۲۶ - ۱۲۳

      اَعراف : آيه ۱۲۶ - ۱۲۳


    قَالَ فِرْعَوْنُ آَمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آَذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123 )لاَُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَاف ثُمَّ لاَُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124 ) قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ (125 ) وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آَمَنَّا بِآَيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ (126 )
    فرعون وقتى ديد كه آن جادوگران به موسى(عليه السلام)ايمان آوردند، بسيار ناراحت شد، اين براى فرعون شكست بزرگى بود كه آنان در مقابل مردم، سر به سجده بندگىِ خدا بگذارند و از دين فرعون بيزارى بجويند.
    فرعون رو به آنان كرد و گفت:
    ــ آيا قبل از آن كه من به شما اجازه دهم به خدا ايمان آورديد؟ اين نيرنگ شما بود تا در اين شهر توطئه كنيد و مردم را از اين شهر بيرون كنيد، به زودى عاقبت كار خود را خواهيد دانست. من دست راست و پاى چپ يا دست چپ و پاى راست شما را خواهم بريد و شما را به دار خواهم آويخت تا درس عبرتى براى ديگران باشد.
    ــ اى فرعون ! ما از كشته شدن و مرگ باكى نداريم، زيرا اگر تو ما را بكشى ما به سوى رحمت و مهربانى خداى خويش مى رويم. مى دانيم چرا مى خواهى ما را بكشى، ما به خداو پيامبر او ايمان آورديم. تو اين را گناه مى دانى. امّا بدان كه ما دست از ايمان خود برنمى داريم.
    در اين هنگام آنان با تو چنين مناجات كردند: "بارخدايا ! از تو مى خواهيم كه به ما صبر و شكيبايى در مقابل شكنجه هاى فرعون را بدهى و توفيق دهى كه تا لحظه مرگ، بر دين تو ثابت و پابرجا بمانيم".
    آنان آنقدر در راه ايمان به تو ايستادگى به خرج دادند كه فرعون تهديد خود را عملى ساخت و بدن هاى آنان را كنار رود نيل بر شاخه هاى درختان بلند خرما آويزان نمود.
    من در شگفتم از ماجراى آنان، چگونه شد كه اين گونه به تو ايمان آوردند و به تمام موقعيّت و زندگى خويش پشت پا زدند و آماده شهادت در راه تو شدند.
    ايمان آنان، از روى علم و آگاهى بود، آنان به بزرگى معجزه اى كه تو به موسى(عليه السلام)داده بودى، يقين كردند و اين آگاهى، سرچشمه ايمانى شد كه تمام وجود آنان را دربرگرفت. آنان به خوبى فهميدند كه در چه راهى گام برداشته اند و چه آينده زيبايى در انتظار آنان است، آنان شكنجه هاى فرعون را تحمّل كردند تا رضايت تو را به دست آورند.
    صبح كه آفتاب طلوع كرد آنان كافر و جادوگر بودند، امّا شب هنگام شهيدان نيكوكار راه تو گشتند، خوشا به حال آنان ![144]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷۴: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن