وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَة مِنْ نَبِيّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ (94 ) ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آَبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (95 )
از پنج پيامبر بزرگ (نوح، هود، صالح، لوط و شعيب(عليهم السلام)) سخن گفتى، اين پيامبران وظيفه خود را انجام دادند، امّا بيشتر مردم به سخن آنان گوش نكردند و سرانجام به عذاب گرفتار شدند.
البتّه اين طور نبود كه تو بدون هيچ مقدّمه اى عذاب را بر آنان نازل كنى، تو قانونى دارى، وقتى مى بينى كه مردمى دعوت پيامبر خود را اجابت نمى كنند، ابتدا آنان را به بلاها و سختى ها گرفتار مى سازى تا شايد به خود آيند و از گناهان خود توبه كنند و به سوى تو بازگردند و تو هم آنان را ببخشى و رحمت خود را بر آنان نازل كنى.
امّا اگر آنان باز به همان راه باطل خود اصرار بورزند، مرحله ديگرى فرا مى رسد، تو نعمت هاى خود را بر آنان نازل مى كنى تا آنجا كه داراى فرزندان و ثروت زيادى مى شوند، آنان به جاى شكر نعمت هاى تو، راه كفر را ادامه مى دهند و مى گويند: "عادت و روش روزگار اين بوده است، گاهى سختى و گاهى خوشى پيش مى آورد، پدران ما هم گاهى در سختى و گاهى در خوشى بودند".
آرى، اين چنين است كه آنان دچار غفلت مى شوند و فكر نمى كنند كه تو آنان را به سختى ها گرفتار كردى تا به خود بيايند، آنان راه كفر را ادامه مى دهند، سپس در حالى كه در بى خبرى هستند ناگهان تو عذاب را بر آنان نازل مى كنى و آنان را نابود مى كنى.
* * *