قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (40 ) بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ (41 )
تو مى دانى كه بُت پرستان شيفته بُت هاى خود شده اند، آن ها پيام قرآن تو را نمى شنوند و در نشانه هاى قدرت تو فكر نمى كنند، اكنون به پيامبر دستور مى دهى تا اين سخن را به آنان بگويد:
آيا تا به حال فكر كرده ايد كه اگر عذاب خدا بر شما نازل شود يا روز قيامت فرا برسد، براى رهايى از عذاب، چه كسى را صدا مى زنيد؟ اگر شما راست مى گوييد كه اين بُت ها، خداى شما هستند، بگوييد بدانم در لحظه گرفتارى و سختى ها، چه كسى را مى خوانيد؟
در آن لحظات سخت، قطعاً خدا را به يارى مى خوانيد و خدا اگر بخواهد، مشكل شما را برطرف مى كند و بلا را از شما دور مى گرداند، آرى، شما در آن لحظه، همه بُت هاى خود را فراموش مى كنيد.
* * *
آيا روزگار بُت پرستى ديگر سپرى شده است؟ گاهى رياست، شهرت، ثروت، آبرو، عزّت و... بُتِ من مى شود، من به آن ها دل مى بندم و تو را از ياد مى برم، امّا وقتى كه بلاى سختى به من برسد، مى فهمم كه اين ها به درد من نمى خورند، همه اين ها فانى مى شوند، من بايد فقط به تو تكيه كنم و دل به تو ببندم.
هرچه غير توست، در شرايط عادى جلوه دارد، امّا هنگام خطرها و بلاهاى سخت، همه آن ها از ياد مى رود، همه انسان ها با فطرت خويش به جستجوى تو مى پردازند و از عمق وجود تو را مى خوانند.
افسوس كه انسان فراموش كار است، وقتى كه بلاها و سختى ها برطرف شد، بار ديگر، بُت هاى دروغين در نظر او جلوه نمايى مى كنند !
* * *