کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَعراف : آيه ۱۸۶ - ۱۸۴

      اَعراف : آيه ۱۸۶ - ۱۸۴


    أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ (184 ) أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْء وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيث بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (185 ) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186 )
    تو محمّد(صلى الله عليه وآله)را براى هدايت مردم فرستادى، او وظيفه سنگينى بر عهده داشت، بايد از هر فرصتى براى نجات مردم از بُت پرستى استفاده مى كرد، شبى او بالاى كوه صفا رفت. كوه صفا، نزديك كعبه قرار دارد، او بالاى آن كوه ايستاد و مردم را صدا زد و آنان را از بُت پرستى برحذر داشت و آنان را از عذاب روز قيامت ترساند.
    مردم به سخنان محمّد(صلى الله عليه وآله)گوش فرا مى دادند، سخنان او در دل بعضى از جوانان، تأثير مى گذاشت، بزرگان مكّه كه منافع خود را در بُت پرستى مردم مى ديدند، نگران شدند.
    آن ها مى دانستند كه اگر عقيده مردم به بُت ها كم رنگ شود، ديگر از رياست و ثروت آن ها چيزى باقى نخواهد ماند، آنان به مردم گفتند: "اى مردم ! به سخنان چه كسى گوش مى كنيد؟ مگر نمى بينيد كه او ديوانه اى بيش نيست. او در اين وقت شب، مردم را ندا مى كند".[160]
    تو اين سخن آنان را شنيدى و اين آيه را نازل كردى: "آيا آنان فكر نمى كنند كه پيامبر، هيچ جنونى ندارد، چگونه به او چنين نسبت ناروايى را مى دهند؟ او با سخنى كه همه مى فهمند مردم را از عذاب روز قيامت مى ترساند".
    آرى، مردم مكّه، محمّد(صلى الله عليه وآله)را به خوبى مى شناختند، او چهل سال با اين مردم زندگى كرده بود و همواره آثار تفكّر و نبوغ را در او ديده بودند، آن ها او را "محمّد امين" لقب داده بودند، پس چرا آنان به او تهمت ديوانگى مى زدند؟ آيا بهتر نبود كه فكر مى كردند و به سخن او گوش مى دادند و هشدار او را جدّى مى گرفتند.

    * * *


    چرا آنان در عظمت آسمان ها و زمين و هرچه تو آفريده اى، تفكّر نمى كنند؟ چرا به اسرار جهان هستى فكر نمى كنند تا عظمت تو را دريابند؟ چرا لحظه اى نمى انديشند كه شايد مرگ آنان نزديك باشد و اگر در گمراهى بميرند، به عذاب جهنّم گرفتار خواهند شد؟
    هيچ انسانى براى هميشه در اين دنيا نمى ماند، مرگ سراغ همه مى آيد، اگر آن ها مى خواهند به سعادت و رستگارى برسند، بايد هرچه سريع تر ايمان بياورند.
    اينان به قرآن ايمان نمى آورند، آيا در انتظارند تا كتابى برتر و بهتر از قرآن، نازل شود؟ كدام كتاب مى تواند بهتر از قرآن باشد؟
    چرا آنان به قرآن كه آخرين كتاب آسمانى است ايمان نمى آورند؟
    جواب اين سؤال روشن است، آنان تصميم گرفته اند ايمان نياورند، تو همه انسان ها را آزاد آفريده اى، راه خوب و بد را نشان آنان مى دهى، خود آنان بايد راه خود را انتخاب كنند، اگر كسى راه گمراهى را در پيش گرفت، تو به او فرصت مى دهى و او را به حال خود رها مى كنى تا در سركشى خود، سرگشته و حيران بماند.
    آرى، وقتى تو كسى را به حال خود رها كنى، او در مسير سقوط و گمراهى پيش مى رود و راه توبه را بر خود مى بندد و ديگر اميدى به هدايت او نيست.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۹۷: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن