کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَعراف : آيه ۴۵ - ۴۴

      اَعراف : آيه ۴۵ - ۴۴


    وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ (44 ) الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالاَْخِرَةِ كَافِرُونَ (45 )
    كافران در اين دنيا، بارها و بارها مؤمنان را مسخره مى كردند و به سرزنش آنان مى پرداختند و مى گفتند چرا به چيزى كه نديده ايد، ايمان آورده ايد؟ در روزهاى گرم تابستان، روزه مى گيريد به اميد بهشتى كه هرگز نديده ايد؟ چرا لذّت هاى اين دنيا را ترك مى كنيد به آن اميد كه روز قيامت به بهشت درآييد؟ شما چقدر عقب مانده هستيد؟
    آرى، كافران، روز قيامت را دروغ مى شمردند و بهشت و جهنّم را باور نداشتند و مى گفتند كه بعد از مرگ، ديگر كسى زنده نمى شود.
    روز قيامت برپا مى شود، كافران در آتش جهنّم گرفتار مى شوند و بندگان خوب تو در بهشت منزل مى كنند، آن وقت تو به آنان اجازه مى دهى تا با كافران گفتگو كنند، ميان بهشت و جهنّم، فاصله اى است، براى لحظه اى آن فاصله برداشته مى شود و مؤمنان به كافرانى كه در آتش مى سوزند، چنين مى گويند: "ما وعده خداى خود را حقّ يافتيم و به آن رسيديم، آيا شما نيز به آنچه خداوند وعده داده بود، رسيديد؟".
    آرى، پيامبران تو كافران را به آتش جهنّم وعده داده بودند و به آنان گفته بودند كه اگر راه كفر در پيش گيرند، به عذاب گرفتار خواهند شد.
    اهل جهنّم فرياد برمى آورند: "آرى ! ما عذاب خدا را حقّ يافتيم".
    در اين هنگام، ندا دهنده اى بين اهل بهشت و اهل جهنّم، ندا مى دهد كه لعنت خدا بر ستمكاران باد ! همان كسانى كه مردم را از ياد خدا بازمى داشتند و با سخنان دروغ مى خواستند راه صحيح را نادرست نشان بدهند و روز قيامت را انكار مى كردند.

    * * *


    اسم او احمد بود، او در بازار كوفه سركه مى فروخت، از شيعيان بود و در زمان امام رضا(عليه السلام)زندگى مى كرد. روزى او اين آيه قرآن را خواند، از خود سؤال كرد آن ندا دهنده اى كه روز قيامت بين اهل بهشت و اهل جهنّم ندا مى دهد كيست؟
    از هر كس سؤال كرد، به جوابى نرسيد. ايّام حجّ نزديك شد، او براى انجام حجّ به سوى سرزمين حجاز حركت كرد، قبل از اين كه به مكّه برود به شهر مدينه رفت تا امام رضا(عليه السلام)را ببيند. او از امام، سؤال خود را پرسيد، امام در جواب چنين فرمود: "آن ندا دهنده، حضرت على(عليه السلام)مى باشد".[135]
    آن روز، او معناى اين آيه را فهميد، او به خود افتخار كرد كه شيعه على(عليه السلام)است و او را امام اوّل خود مى داند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۵۶: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن