کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَنعام: آيه ۱۱۴

      اَنعام: آيه ۱۱۴


    أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آَتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (114 )
    اى محمّد ! گفتگوهاى تو با اين بُت پرستان به نتيجه اى نمى رسد، آنان از تو مى خواهند تا يك نفر ميان تو و آنان داورى كند. من قرآن را بر تو نازل كرده ام، قرآن، معجزه جاويد توست، تو به آنان گفتى كه اگر يك سوره مانند قرآن بياورند، تو دست از ادّعاى خود برمى دارى، چرا آنان يك سوره نياوردند؟
    اى محمّد ! حقّ بودن قرآن تو بر آنان آشكار است، ديگر چه نيازى به داورى است، به آنان بگو: "آيا جا دارد غير از خدا را به داورى برگزينم، در حالى كه خدا قرآن را براى شما فرستاده است، در اين قرآن، حقّ از باطل جدا شده است، اگر شما در حقّ بودن قرآن شك داريد، كافى است كه به علماى باانصاف يهودى و مسيحى مراجعه كنيد، در تورات و انجيل بشارتِ نازل شدن قرآن آمده است".

    * * *


    من مى دانم كه محمّد(صلى الله عليه وآله)هرگز بر آنچه تو بر قلب او نازل كردى، شك نداشته است، امّا تو به او چنين مى گويى: "از كسانى نباش كه به قرآن شك مى كنند".
    معناى اين سخن چيست؟
    مناسب مى بينم خاطره اى (از ده سال پيش) بنويسم:
    همسايه اى داشتيم كه خانواده او در خانه، قالى مى بافتند. بافتن قالى به شكل سنّتى، كار سختى است. قالى، تار و پود دارد، وقتى مى خواهند به قالى پود دهند، بايد با وسيله اى كه به آن شانه مى گويند، محكم به روى پود بكوبند. اين كار، سر و صدا ايجاد مى كند.
    بعضى وقت ها، همسايه ما ساعت 10 شب هم شانه بر قالى مى زد !
    من مدّتى اين را تحمّل كردم، خجالت مى كشيدم به آن ها چيزى بگويم، امّا سرانجام يك شب حوصله ام تمام شد، صداىِ شانه زدن در آن وقت شب، واقعاً مزاحمت بود.
    وسط حياط آمدم، مى دانستم كه مرد همسايه در حياط است. من با صداى بلند خانواده خود را صدا زدم و گفتم: "چرا اين وقت، شب شانه بر قالى مى زنى؟ چرا مراعات حال همسايه ها را نمى كنى؟".
    پسر كوچكم نزد من آمد و گفت: "بابا ! چرا عصبانى شدى ! چرا با مامان اين طورى حرف مى زنى؟ ما كه اصلاً در خانه قالى نداريم !".
    من به او گفتم: "پسرم ! من به در مى گويم تا ديوار بشنود".
    او دفعه اوّل بود كه اين ضرب المثل را مى شنيد، من بايد اين را هم براى او توضيح مى دادم !
    اكنون سؤالى مى كنم: من براى پسرم ضرب المثلى را گفتم، به راستى اگر من يك عرب زبان بودم، براى پسرم چه ضرب المثلى را مى گفتم؟
    عرب ها وقتى در شرايطى كه من در آن بودم، قرار مى گيرند، از اين ضرب المثل استفاده مى كنند.
    "ايّاك أعنى و اسْمعى يا جاره".
    "مخاطب من تو هستى، امّا اى همسايه ! سخنم را گوش كن !".
    اكنون وقت آن است كه سخنى از امام صادق(عليه السلام)را نقل كنم.
    روزى به ياران خود فرمود: قرآن اين گونه نازل شده است: "مخاطب من تو هستى، امّا اى همسايه ! سخنم را گوش كن !".
    وقتى من به همسرم گفتم: "چرا اين وقت شب، شانه بر قالى مى زنى؟"، معنايش اين نبود كه همسرم، در خانه قالى مى بافد ، معناى سخنم اين بود: "اى همسايه ! تو اين وقت شب، شانه بر قالى نزن !".
    در اينجا تو به محمّد(صلى الله عليه وآله)مى گويى: "از كسانى نباش كه به قرآن شك مى كنند".
    منظور اصلى تو از اين سخن، پيروان محمّد(صلى الله عليه وآله)است، تو اين گونه سخن مى گويى تا ديگران حساب كار خود را بكنند و هرگز درباره قرآن، ترديد نكنند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱۱: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن