کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَعراف : آيه ۸۴ - ۸۰

      اَعراف : آيه ۸۴ - ۸۰


    وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَد مِنَ الْعَالَمِينَ (80 ) إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (81 ) وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ (82 ) فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ (83 ) وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الُْمجْرِمِينَ (84 )
    چهارمين پيامبرى كه در اينجا از او سخن مى گويى حضرت لوط(عليه السلام)است. لوط(عليه السلام)، از بستگان ابراهيم(عليه السلام)بود و همراه او از بابل (عراق) به فلسطين هجرت نمود و بعد از آن تو او را به سوى مردم شهر "سُدوس" فرستادى. (اين شهر در اردن واقع شده بود). آن مردم دچار انحراف جنسى شده بودند، آنان اوّلين گروهى بودند كه به هم جنس بازى رو آورده بودند.
    لوط(عليه السلام)با آنان چنين سخن گفت: "اى مردم ! چرا كار زشتى را مى كنيد كه هيچ كس پيش از شما آن را انجام نداده است؟ چرا همسران خود را رها كرده ايد و به منظور شهوت رانى نزد مردان مى رويد و لواط مى كنيد، شما مردمى تجاوزكار هستيد".
    مردم به سخنان او گوش نكردند و به يكديگر گفتند: "لوط و خاندان او را از شهر خود بيرون كنيد، آنان لواط را زشت مى دانند و از آن دورى مى كنند و مزاحم آسايش و آزادى عمل ما هستند".
    تو عذاب را بر آن مردم نازل كردى، تو لوط و خانواده اش را كه پاكدامن بودند نجات دادى، البتّه زنِ لوط با آن مردم به عذاب گرفتار شد زيرا او زنى بود كه اسرار لوط(عليه السلام)را براى دشمنان بازگو مى كرد و كافران گناهكار را دوست مى داشت. براى همين وقتى لوط(عليه السلام)و همراهانش از شهر كوچ كردند، زن لوط(عليه السلام)در آنجا ماند و گرفتار عذاب شد.
    آرى، در خانه پيامبر بودن، هرگز باعث نجات انسان نمى شود، زن لوط(عليه السلام)در خانه مقدّسى بود، امّا دچار عذاب شد، در حالى كه زن فرعون در كاخ فساد و طغيان بود، امّا به موسى(عليه السلام)ايمان آورد و از بهترين زنان مؤمن بود.
    هنگامى كه لوط(عليه السلام)و همراهانش از آن شهر رفتند، تو بارانى از سنگريزه بر آن مردم نازل كردى، بارانى كه همه آنان را در هم كوبيد و آن شهر را زير و رو كرد و همه آنان نابود شدند، اين عاقبت كار كسانى بود كه گناه مى كردند و از فرمان تو سرپيچى مى نمودند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶۷: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن