کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَعراف : آيه ۱۴۱ - ۱۳۸

      اَعراف : آيه ۱۴۱ - ۱۳۸


    وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْم يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَام لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آَلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (138 ) إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (139 ) قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (140 ) وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آَلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (141 )
    تو ياران موسى(عليه السلام)را به سلامت از آب عبور دادى و آنان به سوى فلسطين حركت كردند، در مسير راه خود به مردمى رسيدند كه اطراف بُت هاى خود جمع شده بودند و آن ها را مى پرستيدند.
    ياران موسى(عليه السلام)وقتى اين صحنه را ديدند، رو به موسى(عليه السلام)كردند و گفتند:
    ــ اى موسى ! نگاه كن اين مردم خدايانى دارند، تو هم براى ما خدايى بساز تا ما او را بپرستيم.
    ــ شما چقدر نادان هستيد ! اين ها را كه مى بينيد، سرانجام كارشان نابودى است و آنچه انجام مى دهند پوچ و بيهوده است. آيا از من مى خواهيد غير از خداى يگانه براى شما خدايى بسازم ! مگر خدا شما را بر ديگران برترى نداد و شما را بر دشمنتان پيروز نساخت؟ چقدر زود فراموش كرديد روزى را كه در دست فرعونيان اسير بوديد و آنان پسران شما را مى كشتند و زنان شما را به كنيزى مى بردند، خدا شما را از آن سختى ها نجات داد و اين بزرگ ترين نعمت خدا بر شما بود.

    * * *


    درست است كه موسى(عليه السلام)توانست اين مردم را از دست فرعون نجات بدهد، امّا اكنون كار اصلى موسى(عليه السلام)آغاز شده است و آن مبارزه با جهل و نادانى اين مردم است، مردمى كه وقتى از دست فرعون نجات پيدا مى كنند، از پيامبر خود مى خواهند بساط بُت پرستى را راه بيندازد.
    وقتى موسى(عليه السلام)اين سخن آنان را شنيد، بسيار تعجّب كرد، مردمى كه اين همه معجزات آسمانى را ديده بودند، ولى باز به بُت پرستى علاقه دارند و تفاوتى بين خداى يگانه و بُت نمى بينند.

    * * *


    ياران موسى(عليه السلام)تصوّر مى كردند كه تو خدايى مانند ديگر خدايان مى باشى. آن ها مى خواستند تو را با چشم ببينند. موسى(عليه السلام)به آنان فهماند كه همه بُت ها روزى نابود مى شوند، هرچه را كه بتوان با چشم ديد، روزى از بين مى رود. اين يك قانون است.
    چيزى را كه بتوانم با چشم ببينم، يك آفريده است، هر آفريده اى، سرانجام نابود مى گردد، كسانى كه دور بُت ها جمع شده اند و آن ها را عبادت مى كنند، به زودى مى بينند كه بُت هاى آنان، همگى نابود شده اند.
    امّا تو را هرگز نمى توان با چشم ديد، زيرا تو جسم نيستى، تو غيب هستى و صفات مخلوقات را ندارى، تو پايان ندارى و هميشگى هستى.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷۷: از كتاب تفسير باران، جلد سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن